شعر در قفس طالبان؛ سیدی: «میخواهند شعر را به خدمت ایدیالوژی خود بگیرند»
آینور سعیدپور
طالبان به تازگی قانونی با عنوان «تنظیم مشاعره» منتشر کردهاند که بر اساس آن سرودن شعر عاشقانه، ستایش دختران و پسران و حتی انتقاد از رهبر این گروه ممنوع اعلام شده است. این قانون که در جریدهی رسمی چاپ شده، به هدف محدود کردن فضای خلاقیت ادبی و کنترل جامعه فرهنگی، شاعران را تحت فشار قرار میدهد.
ترنم سیدی، شاعر و فعال ادبی، تأکید میکند که این تصمیم نه تنها آزادی خلاقیت شاعران را محدود میکند؛ بلکه ریشههای شعر عاشقانه، ستون اصلی ادبیات فارسی و فرهنگ مردم افغانستان را تهدید میکند. او میگوید که حذف عشق و احساس از شعر، آن را به جملههای خشک و بیروح تبدیل میکند و زنان شاعر بیشترین آسیب را از این محدودیت خواهند دید، چرا که بخش عمده آثارشان به عشق، رنج، امید و آزادی اختصاص دارد.
این گفتوگو تلاش میکند ابعاد فرهنگی، اجتماعی و تاریخی این قانون تازه و پیامدهای آن بر فضای ادبی و جامعهی افغانستان را روشن کند.
سعیدپور: دوست داریم در نخست معرفت کوتاهی با شما داشته باشم:
سیدی: ترنم سیدی هستم، شاعر و علاقهمند به ادبیات فارسی. سالهاست که با شعر زندگی میکنم و آن را راهی برای بیان تجربهها و احساساتم میدانم.
سعیدپور: دربارهی کارهای ادبیتان برایمان بگویید:
سیدی: من از زمانی که به یاد دارم در حال سرودن بودهام؛ با ترانهها و شعرهای کودکانه آغاز کردم و از سن ۱۷ سالگی، وقتی با خانهی ادبیات افغانستان در تهران آشنا شدم، بهطور جدی به یادگیری و سرودن شعر روی آوردم.
در محفلهای ادبی بسیاری چه در داخل افغانستان و چه در بیرون کشور حضور داشتهام. آغاز فعالیت اجتماعی و مدنیام نیز از همان جلسههای هفتگی نقد و بررسی و شبهای شعر شروع شد.
تا امروز سه مجموعه شعر منتشر کردهام و دو مجموعه دیگر نیز آماده انتشار دارم.
سعیدپور: در شعرهایتان به چه موضوعهایی میپردازید؟
سیدی: موضوعهای اصلی شعرهایم عشق، رنج انسان، مهاجرت، امید، آزادی، حماسه و گاهی نقد اجتماعی است.

سعیدپور: پس بخش بزرگی از موضوعهای شعرهای شما به عشق، رنج، امید، آزادی و نقد است؛ طالبان قانون تازهی «تنظیم مشاعره» را منتشر کرد که بر اساس آن سرودن شعر عاشقانه یا دربارهی دختران و پسران همچنان نقد از رهبر این گروه ممنوع است. وقتی برای نخستینبار خبر این قانون را شنیدید، واکنش شخصیتان چه بود؟
سیدی: برای من طالبان گروهی کاملاً عقبگرا، مضر و در تقابل با انسانیت ثابت شدهاند. آنها با هرچه در مسیر مدرنیته، تمدن، زیبایی و شور زندگی است دشمنی دارند.
وقتی این خبر را شنیدم، احساس کردم این گروه غاصب نهتنها شعر که خودِ زندگیمان را میخواهند از ما بگیرند. این تصمیم برایم بسیار دردناک و غیرقابلباور بود.
سعیدپور: فکر میکنید طالبان با این قانون چه پیامی میخواهند به شاعران برسانند؟
سیدی: پیامشان روشن است: میخواهند ادبیات را در خدمت ایدیالوژی خود بگیرند و هر صدای مستقل را خاموش کنند.
شاعران همیشه صدای بلند تاریخ بودهاند؛ در اجتماع، سیاست، عرفان و عشق نقشی تعیینکننده داشتهاند. اگر امروز ما چیزی از سبک زندگی گذشتگان میدانیم، به برکت آثار شاعران بزرگ است. طالبان میخواهند این جایگاه را از میان بردارند.
سعیدپور: در تاریخ ادبیات فارسی و افغانستان، شعر عاشقانه چه جایگاهی داشته و حذف آن چه پیامدی خواهد داشت؟
سیدی: شعر عاشقانه ستون اصلی ادبیات فارسی است؛ از مولانا و حافظ و سعدی تا بیدل، خلیلالله خلیلی و شاعران معاصر. در افغانستان، مردم غزلدوستاند و غزلسرایی بخش جدانشدنی فرهنگ ماست. حتا مناجاتهای عارفانی چون مولانا و خواجه عبدالله انصاری سرشار از عشق بوده است.
حذف شعر عاشقانه یعنی بریدن ریشهی درختی که فرهنگ ما را زنده نگه داشته است.
سعیدپور: این قانون تا چه حد میتواند آزادی خلاقیت شاعر را محدود کند؟
سیدی: این قانون عملاً دیوار بلندی دور شاعر میکشد و خلاقیت را در قفس میاندازد.
شاعر با عشق الهام میگیرد، با عشق قلم میزند و با عشق میسراید. چگونه میتوان به ماهی گفت از آب دور بمان؟ این قانونها بیشتر به فتنهانگیزی و خباثت شبیهاند تا قانون.
سعیدپور: طالبان گفتهاند «شعر باید خالی از عشق مجازی باشد». آیا اساساً میشود شعر را بدون احساسات نوشت؟
سیدی: شعر بدون احساس مثل پرندهای بدون بال است. اگر عشق و احساس را از آن بگیریم، دیگر شعر نیست؛ بلکه جملاتی خشک و بیروح است. واژهها تنها وقتی زیبا میشوند که با احساس عاشقانه همراه باشند.
سعیدپور: زنان شاعر در افغانستان بیشتر چه موضوعهای را در شعرهایشان میپردازند و این قانون چه اثری بر آنان خواهد داشت؟
سیدی: زنان بیشتر از عشق، رنج، تبعیض، امید و آزادی مینویسند. این قانون آنان را به خاموشی و خودسانسوری بیشتر وادار خواهد کرد.



