ندا عزیزی، آوازخوان و روزنامه‌نگار: «می‌خواهم صدای خاموش‌شده‌ی زنان افغانستانی باشم»

آی‌نور سعیدپور

ندا عزیزی، آوازخوان و روزنامه‌نگار افغانستانی که پس از روی‌کارآمدن طالبان به پاکستان پناه برده، می‌گوید فعالیت‌های رسانه‌ای و هنری‌اش او را در معرض تهدید قرار داده است.

او که بدون اقامت قانونی در کویته زندگی می‌کند، از فشارهای فزاینده، ترس از اخراج و نبود آزادی برای زنان مهاجر سخن می‌گوید و تأکید دارد که با صدای خود می‌خواهد در برابر خاموشی‌های تحمیل‌شده بر زنان افغانستانی ایستادگی کند.

گفت‌وگوی با ندا عزیزی

سعیدپور: نخست از همه، معرفی کوتاهی با شما داشته باشم:

عزیزی: ندا عزیزی،آوازخوان و روزنامه‌نگار استم. نزدیک به سه سال است که در بخش موسیقی فعالیت دارم و پیش از آن، حدود ده سال در رسانه‌های افغانستان کار کرده‌ام. اکنون در شهر کویته، پاکستان زندگی می‌کنم؛ جایی که وضعیت مهاجران افغانستانی بسیار دشوار و هم‌راه با ترس از اخراج است.

سعیدپور: آیا در پاکستان به صورت قانونی زندگی می‌کنید؟

عزیزی: خیر، من تنها یک برگه از کمیساریای عالی سازمان ملل متحد دارم. هیچ سندی که ماندنم را در این‌جا تضمین کند، در اختیار ندارم. به همین دلیل با ترس و نگرانی زیادی زندگی می‌کنم. چون در ماه‌های پسین فشارها بر مهاجران افزایش یافته و به دلیل ترس از اخراج آزادی‌های خود چون گشت‌وگذار آزادانه را نیز از دست داده‌ایم.

سعیدپور: پس نگرانی‌تان از بازگشت اجباری به افغانستان چیست؟

عزیزی: این بزرگ‌ترین کابوس این روزهای من است. به عنوان زنی که در رسانه‌ها فعالیت داشته و حالا آوازخوان است، بازگشت به افغانستان برایم بسیار خطرناک است. از وضعیت امنیتی‌ام در همین پاکستان هم نگران هستم. طالبان زنانی مانند من را «حرام» می‌دانند و حتا نگران ترور هدف‌مند هستم. واقعاً نمی‌دانم اگر برگردم چه بر سرم خواهد آمد. افغانستان دیگر برای من جای امنی نیست.

سعیدپور: شما گفتید که در افغانستان سابقه‌ی روزنامه‌نگاری دارید. با کدام رسانه‌ها هم‌کاری می‌کردید؟

عزیزی: بیش‌تر در رادیو کار کرده‌ام، برنامه‌های تفریحی، سرگرمی و اجتماعی را اجرا می‌کردم. هم‌چنان مدتی در تلویزیون‌های جهان، خاور و ۲۴ فعالیت داشتم؛ ولی تمرکز اصلی‌ام روی رادیو بوده است.

سعیدپور: چرا تصمیم گرفتید وارد عرصه‌ی موسیقی شوید و در این بخش چه هدفی را دنبال می‌کنید؟

عزیزی: موسیقی را به‌عنوان ابزاری برای رساندن صدای زنانی انتخاب کرده‌ام که امروز در افغانستان خاموش شده‌اند. می‌خواهم با صدایم علیه محدودیت‌هایی که بر زنان تحمیل شده، مبارزه کنم و صدای اعتراض آنان باشم.

سعیدپور: چه چالش‌هایی در مسیر هنری‌تان وجود دارد؟

عزیزی: بزرگ‌ترین چالش، دیدگاه سنتی جامعه نسبت به آوازخوانان زن است. مخالفت‌های خانوادگی نیز از همان ابتدا وجود داشت، حتا زمانی که کار در رسانه را آغاز کردم. حالا که وارد موسیقی شده‌ام، این مخالفت‌ها دوچندان و حتا بیش‌تر شده است.

به خاطر فعالیت‌های هنری‌ام حتا تهدید به مرگ می‌شوم.

در سوی دیگر، مشکل‌های مالی دارم. نبود بودجه و تجهیزات باعث شده نتوانم کارهایم را آن‌گونه که باید، ادامه بدهم. امنیت هم یک نگرانی جدی است. چون در مکانی زندگی می‌کنم که ممکن است هر لحظه اخراج شوم یا در معرض خطر قرار بگیرم.

ارسالی به خبرگزاری بانوان افغانستان

سعیدپور: آیا خانواده‌‌ی تان با فعالیت شما در موسیقی مخالف ‌اند؟

عزیزی: بله، مخالفت‌هایی جدی وجود دارد؛ نه‌تنها از سوی خانواده نزدیک؛ بلکه از سوی بستگان دور و نزدک هم این مخالفت‌ها وجود دارد. در جامعه‌ای بزرگ شده‌ام که زنان را در چنین عرصه‌هایی نمی‌پذیرد. هنوز هم مخالفت‌ها ادامه دارد.

سعیدپور: در حال حاضر چه کسی از شما حمایت می‌کند؟

عزیزی: تنها کسی که مرا تشویق و حمایت می‌کند، خواهرم است.

سعیدپور: وضعیت مهاجران افغانستانی، به‌ویژه زنان، در پاکستان را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

عزیزی: بسیار دشوار. مهاجرت خود یک چالش بزرگ است، ولی وضعیت مهاجران افغانستانی در ایران و پاکستان با فشارهای مضاعف هم‌راه است. در پاکستان، فضای باز برای فعالیت زنان بسیار محدود است و آزادی عمل وجود ندارد، به‌ویژه برای زنانی مانند من که در عرصه هنر و نقد اجتماعی کار می‌کنند.

سعیدپور: دیدگاه شما نسبت به حضور زنان در هنر چیست؟

عزیزی: زنان هنرمند با مشکل‌های زیادی مواجه‌اند. ارزش‌گذاری به کارشان بسیار اندک است. اما من باور دارم زنان باید در هر بخش از هنر که فعالیت می‌کنند، صدای یک‎دیگر باشند و وضعیت زنان افغانستانی را بازتاب دهند. من نیز تلاش می‌کنم در موسیقی این صدا باشم، اگرچه بخشی از کارهایم به دلیل‌های امنیتی هنوز منتشر نشده است.

سعیدپور: به عنوان سوال آخر، چالش اصلی شما در ادامه‌ی راه چیست؟ بودجه، امنیت یا دیدگاه فرهنگی؟

عزیزی: ترکیبی از همه‌ی این‌هاست. دیدگاه سنتی، مشکل‌های مالی، و نبود امنیت، هر سه موانعی بزرگ در مسیر من است. با این حال، تلاش می‌کنم ادامه بدهم.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا