دادگاه مردمی برای زنان افغانستانی در مادرید؛ قربانیان: «جهنم را تحت حاکمیت طالبان دیدیم»
حدیث حبیبیار
همزمان با آغاز نخستین دادگاه مردمی برای زنان افغانستانی در شهر مادرید اسپانیا، شماری از فعالان و قربانیان خشونتهای جنسیتی تحت حاکمیت طالبان در برابر قضات بینالمللی شهادت دادند. برگزار کنندگان میگویند که این دادگاه با هدف مستندسازی «جنایات سیستماتیک» طالبان در برابر زنان و دختران و دادخواهی برای قربانیان برگزار شده است.
شهرزاد اکبر، رییس نهاد رواداری و از برگزارکنندگان اصلی این دادگاه، در سخنرانی افتتاحیهاش تأکید کرده که هدف از تشکیل این محکمه «مبارزه با عادیسازی جنایات، فرهنگ معافیت از مجازات و سکوت جهانی» در برابر نقض حقوق زنان افغانستانی است.
بانو اکبر در سخنرانیاش گفت: «هدف از تشکیل محکمه فراهمکردن بستری برای زنان قربانی در افغانستان است تا بتوانند تجربههای تلخ و زیستهی خود را از نقض سازمانیافتهی حقوق بشر بیان کنند».
او خاطرنشان کرده که روایتهای قربانیان و بازماندگان، محور اصلی فعالیت این دادگاه است و افزود: «تعدی به حقوق زنان در افغانستان به مرزهای این کشور محدود نخواهد شد». او هشدار داده که اگر جامعه جهانی به جنایتهای طالبان واکنش نشان ندهد، جهان میان دو گزینه قرار دارد: «یا طالبان را عادیسازی میکند یا در کنار زنان افغانستانی قرار میگیرد».
این دادگاه با همکاری نهادهای رواداری، مجمع مدافعان حقوق بشر، مؤسسه حقوق بشر و دموکراسی افغانستان و نهاد پژوهش و توسعه برگزار شده است. سه دادستان مرد و یک دادستان زن این دادخواست را به نمایندگی از زنان و مردم افغانستانی علیه طالبان تنظیم کردهاند.
در نخستین روز برگزاری دادگاه، چندین زن بهگونهی حضوری و غیرحضوری شهادت دادند و تجربههای خود از دوران زندگی زیر حاکمیت طالبان را بازگو کردند. در میان این شهادتها، روایتهایی از ازدواج اجباری، خشونت خانگی، شکنجه، تجاوز و آزار جنسی وجود داشت؛ روایتهایی که عمق جنایات ساختاری علیه زنان را آشکار میسازد.
یکی از شاهدان گفته که در دوران طالبان، «جهنم را پیش چشم خود دیده است». او خود را قربانی ازدواج اجباری معرفی کرده و گفته که پس از بازگشت طالبان به قدرت، خشونت شوهرش افزایش یافت. «او مرا تهدید به مرگ میکرد و میگفت اگر مرا بکشد، از طالبان جایزه میگیرد». به گفتهی این زن، هرگاه از شوهرش شکایت میکرد، طالبان «عریضههایش را پاره و خودش را لتوکوب» میکردند.
این زن شهادت داده که برای نجات از خشونت، با دو فرزندش فرار کرد؛ اما از سوی استخبارات طالبان بازداشت شد. او گفت: «مرا و کودکانم را لتوکوب کردند و دوباره به خانواده شوهرم سپردند. در برابر چشمان طالبان از سوی خانواده شوهرم مورد لتوکوب قرار گرفتم».
او افزوده که بار دیگر توانست فرار کند و به کابل برود؛ اما هیچکس خانهای به او اجاره نداد و در نهایت مجبور شد به ایران فرار کند.
یکی دیگر از شاهدان گفته که چندینبار بهدلیل جنسیت و قومیت خود از سوی طالبان مورد «آزار و اذیت» قرار گرفته است. او گفت: «دو عضو طالبان هنگام مشاجره با من گفتند که زنان هزاره برای ما حلالاند».
به گفتهی او، نخستینبار دو ماه پس از تسلط طالبان بر کابل، هنگام مراجعه به دانشگاه برای پیگیری اسنادش از سوی مسوول طالبان مورد توهین قرار گرفته بود. این زن باردار بود و چون چپلی پوشیده بود، آن مسوول او را سرزنش کرد که چرا پاهایش دیده میشود.
او ادامه داد: «تجربهی زندگی من زیر حاکمیت طالبان حتی بر کودکم که در بطنم بود تأثیر گذاشت. فکر میکنم طالبان روی روان و جسم دخترم اثر گذاشتند».
این زن افزوده که بعدها در یکی از مؤسسات بینالمللی کار میکرد و آموزگاران را آموزش میداد؛ اما هنگام عبور از مقابل دفتر استخبارات طالبان، دو عضو این گروه او را آزار جنسی دادند. «یکی از آنان هنگام عبور، به بدنم دست زد. وقتی اعتراض کردم، گفتند زنان هزاره برای ما حلالاند».
او گفت که قصد داشت شکایت کند؛ اما از ترس ملامتشدن عقبنشینی کرد: «میدانستم قانون اینها میگوید زن خودش ملامت است، چون چادری نمیپوشد». پس از این رویداد، او در فضای مجازی دست به دادخواهی زد؛ اما تهدید شد و سرانجام افغانستان را ترک کرد.

در بخش دیگر دادگاه، یکی از بازماندگان حمله به آموزشگاه کاج در غرب کابل شهادت داد و گفت که پدرش در دوران اول طالبان بهدلیل قومیت از تحصیل بازمانده بود و خودش نیز بهدلیل «زنبودن» از آموزش محروم شد. او گفت: «در سه حمله انتحاری زخمی شدم؛ اما حمله به آموزشگاه کاج بدترینشان بود. وقتی در آزمون کانکور شرکت کردم، فقط توانستم ۴۲ سوال را پاسخ دهم، چون درد جراحات امانم را برید».
او افزوده که هنوز از کابوس انفجارها رنج میبرد و هر صبح با وحشت از خواب برمیخیزد: «برای من، شکست در آزمون فقط نمره نبود؛ بلکه نماد این بود که برای آموختن هم باید با خشونت روبهرو شویم».
آموزشگاه کاج در هشتم میزان ۱۴۰۱ هدف حملهی انتحاری قرار گرفت که در آن حدود ۶۰ دانشآموز که بیشترشان دختران نوجوان بودند کشته و بیش از ۸۰ تن زخمی شدند. مسئولیت این حمله را شاخهی خراسان داعش بر عهده گرفت.
در این دادگاه همچنین فهرست رهبران طالبان که متهم به ارتکاب جنایت علیه بشریتاند، منتشر شد. بر اساس این فهرست، نامهایی چون هبتالله آخوندزاده، عبدالغنی برادر، سراجالدین حقانی، محمدیعقوب مجاهد، خالد حنفی، ندامحمد ندیم، نورمحمد ثاقب، حبیبالله آغا، عبدالحکیم حقانی، عبدالحق وثیق و دیگر مقامهای ارشد طالبان در آن دیده میشود.
دادستانهای دادگاه اعلام کردند که این دادخواست در پاسخ به «کارزار عمدی، سیستماتیک و نهادینهشدهی آزار و اذیت مبتنی بر جنسیت» تنظیم شده است. آنان با استناد به شهادت قربانیان و یافتههای نهادهای بینالمللی گفتهاند که سیاستهای طالبان علیه زنان، «جنایت علیه بشریت مبتنی بر جنسیت» است.

پروانه ابراهیمخیل، یکی از زنان معترض افغانستان نیز در این دادگاه شهادت داده و گفته که طالبان برایش حکم «سنگسار» صادر کرده بودند. او افزوده است: «در زندان طالبان آرزو داشتم بمیرم. چند بار تلاش کردم خودم را بکشم».
او تأکید کرده که طالبان او را متهم میکردند به اینکه «مسلمان نیست» و از سازمانهای خارجی دستور میگیرد.
یک زن معترض دیگر گفته که طالبان آنان را به حملات انتحاری تهدید میکردند. «میگفتند در میانتان حمله میکنیم و اگر کسی کشته شود، مسئولش شما هستید».
او روایت کرده که در زندان طالبان با «قنداق تفنگ و لگد» شکنجه شده و پس از آزادی، خانوادهاش نیز تهدید شدهاند.
در همین حال بنفشه یعقوبی، یکی از دادستانهای دادگاه مردمی، گفته که طالبان کارزاری سازمانیافته برای حذف زنان از تحصیل، کار و زندگی عمومی به راه انداختهاند. او تأکید کرد: «حذف زنان به معنای محو نیمی از جامعه و جنایت علیه بشریت است».
برگزارکنندگان این دادگاه گفتهاند هدفشان نهتنها دادخواهی؛ بلکه ثبت حقیقت و مستندسازی برای آینده است؛ تا زمانی که عدالت محقق شود و صدای زنان افغانستانی خاموش نماند.



