از ملکه ثریا تا طالبان؛ استقلال بدون زنان چه معنایی دارد؟

آی‌نور سعیدپور

۲۸ اسد، روزی که افغانستان استقلالش را از بریتانیا به‌دست آورد، هر سال در تقویم رسمی کشور گرامی داشته می‌شود. برای چهارمین سال، از این روز در حالی تجلیل می‌شود که زنان -نیمی از جمعیت کشور- نه‌تنها در این مراسم حضور ندارند؛ بلکه در زندگی روزمره‌ی ‌شان نیز از ابتدایی‌ترین حقوق انسانی محروم‌ اند. در حالی‌که صد سال پیش ملکه ثریا همسر امان‌الله خان نماد نوسازی و آزادی زنان بود و برای برابری جنسیتی تلاش می‌کرد؛ اما امروز دختران در سایه‌ی حاکمیت طالبان حتا از رفتن به مکتب نیز بازمانده‌اند.

ملکه ثریا طرزی، همسر امان‌الله خان، در تاریخ افغانستان به‌عنوان نخستین بانوی نوگرای دربار شناخته می‌شود. او نه‌تنها شریک سیاسی شاه در اصلاحات بود، بلکه با سخنرانی‌ها و اقداماتش، نقش زنان را در روند استقلال و نوسازی پررنگ ساخت. در نخستین سال‌های پس از ۱۹۱۹، زمانی‌که افغانستان استقلال سیاسی‌اش را از بریتانیا به‌دست آورد، ثریا از آموزش دختران دفاع کرد، مکتب دخترانه بنیاد گذاشت و در محفل‌های عمومی ظاهر شد. او در یکی از سخن‌رانی‌هایش گفته بود: «مردان کشور ما نباید تنها باشند، زنان هم باید در خدمت وطن قرار گیرند.»

اصلاحات ثریا، هرچند با مقاومت محافظه‌کاران روبه‌رو شد و سرانجام به سقوط سلطنت امان‌الله انجامید، اما تصویر او به‌عنوان زنی که استقلال را با آزادی زنان گره زد، در حافظه‌ی جمعی و تاریخ افغانستان ماندگار شده و برای بسیاری، او نماد این پرسش است: استقلال بدون زنان چه معنایی دارد؟

استقلال در سایه محرومیت

۱۰۶ سال از استقلال افغانستان و تلاش‌ها برای حق آموزش دختران می‌گذارد؛ در چهار سال زنان عملاً از فضای عمومی حذف شده‌اند. مکتب‌های متوسطه و لیسه و دانش‌گاه‌ها بر روی دختران بسته‌اند، کار در نهادهای دولتی و بیش‌تر سازمان‌های غیردولتی برای زنان ممنوع است، حتا رفتن به پارک‌ها و سالن‌های ورزشی برای آنان محدود شده و عملا هیچ زنی در حوزه‌ی سیاست حضور ندارد.

این وضعیت برای بسیاری از زنان افغانستانی به معنای «استقلال بی‌معنا» است. نازنین، دختر ۲۰ساله‌ای در کابل، می‌گوید که آنان از ابتدایی‌ترین حقوق شان محروم شده اند. به گفته‌ی این دختر جوان، در وضعیتی که زنان حتا حق بیرون‌شدن از چهاردیواری خانه را ندارند، پس از «آزادی و استقلالی» نیز وجود ندارد.

او با اشاره به ۱۰۶مین سال‌گرد استرداد و استقلال افغانستان از بریتانیا، می‌پرسد: «من نمی‌فهمم وقتی خودم حق رفتن به دانش‌گاه را ندارم، استقلال کشور چه فایده‌ای برایم دارد؟»

فرشته، دانش‌جوی بازمانده از آموزش نیز بر این باور است که زنان و دختران در چهار سال گذشته «هیچ استقلالی» ندارد. او و میلیون‌ها زن دیگر افزون بر این که حق رفتن به مکتب و دانش‌گاه را ندارند از گشت‌وگذار آزادانه و استفاده از فضاهای عمومی محروم شده‌اند.

این دانش‌جو، می‌افزاید که محرومیت‌ها و سیاست‌های طالبان تاثیر عمیقی بر زندگی‌اش گذاشته و اکنون هیچ علاقه‌ی به رویدادهای تاریخی و فرهنگی ندارد که بخواهد درباره‌ی آن فکر کند. «از حق تحصیل یا کار محروم شدم. این باعث شد که اعتماد به‌نفس خود از دست بتم. احساس ناتوانی کنم و باعث نش‌خوار فکری شده که با آینده نامعلوم چی کنم؟ چرا تلاش کنم؟ یا حتا به چی امیدوار باشم؟»

روایت‌های حذف‌شده

در مراسم رسمی طالبان برای ۲۸ اسد، تصویرهای پرچم‌ها، رژه نظامی و سخن‌رانی مقام‌ها منتشر شد. در این چهار سال زنان و دختران عملا از صحنه‌ی سیاست حذف شده و مراسم‌ها با چهره‌ی مردانه و تنها با حضور رهبران این گروه و جنگ‌جویانش برگزار می‌شود.

وزارت کار و امور اجتماعی طالبان، امروز را رخصتی عمومی اعلام کرده و وزارت دفاع این گروه در یک مراسم رسمی در مقر این وزارت از ۲۸ اسد تجلیل کرد.

در این مراسم، بیش‌تر رهبران این گروه تاکید کردند که امان‌الله با وجود کسب استقلال از بریتانیا؛ اما استقلالیت سیاسی افغانستان را به‌دست آورده نتوانست.

امیرخان متقی، وزیر خارجه‌ی این گروه گفت که شاه امان‌الله خان، نسخه‌ی سیاسی و فرهنگ خارجی را در افغانستان تطبیق می‌کرد و به همین دلیل ناکام شد.

امان‌الله خان، پس از اعلام استقلال به اصلاحات گسترده در داخل افغانستان دست زد. از اقدام‌های وی باشدن مکتب‌های دختران و مشارکت فعالانه‌ی زنان و دختران در تمان عرصه‌ها می‌توان یاد کرد. موردهای که با اقدام‌های طالبان در تضاد است. زیرا این گروه حق آموزش، کار و مشارکت زنان ر اجتماع را سلب کرده؛ اما مدعی است که حقوق همه‌ی شهروندان مطابق به «شریعت اسلامی و فرهنگ» تامین است.

در دهه‌های گذشته نیز، هرچند با محدودیت، زنان در برنامه‌های استقلال حضور داشتند. آنان هم‌چنان از حق آموزش تا بالاترین سطح و حتا کاندیدشدن برای ریاست‌جمهوری برخوردار بودند.

استقلال بدون زنان معنایی ندارد

شماری از فعالان حقوق بشر و سیاسی بر این باور اند که استقلال افغانستان هرگز به‌طور کامل بدون مشارکت زنان تحقق نمی‌یابد. 

حلمیه پژواک، فعال حقوق زن، به مناسبت یک‌صدوششمین سال‌گدر استقلال افغانستان می‌گوید که برای زنان افغانستان، تجلیل طالبان از استقلال بیش‌تر یک «تناقض تلخ» است. به گفته‌ی پژواک استقلال طالبانی، «اسارت» زنان و دختران است.

پژواک می‌افزاید: «زنانی که امروز از ابتدایی‌ترین حقوق انسانی محروم ‌اند، نمی‌توانند این مراسم‌ها را واقعی بدانند. استقلال بدون آزادی و برابری برای زنان، بیش‌تر به یک «روز ملی دروغین» شباهت دارد تا به یک جشن رهایی.»

این فعال حقوق زن، تاکید دارد که امروز تجلیل از استقلال بدون زنان «ناقص» است. او می‌افزاید که استقلال تنها به معنای بیرون‌شدن نیروهای خارجی نیست؛ بلکه باید مردم صلاحیت تصمیم‌گیری درباره‌ی سرنوشت سیاسی و حق انتخاب رهبر شان را داشته باشند. پژواک می‌گوید در حالی که نیمی از جامعه از زندگی عمومی حذب شده باشد «استقلال نیست و به معنای وابستگی به جل و استبداد داخلی است.»

هدیه‌ صاحب‌زاده، فعال سیاسی و حقوق بشر، می‌گوید که استقلال و تجلیل از آن زمانی معنا دارد که شهروندان افغانستان بدون در نظرداشت تعلق‌های قومی، مذهبی، زبانی و جنسیتی در اجتماع و سیاست مشارکت فعالانه و عادلانه داشته باشد.

صاحب‌زاده، می‌افزاید که پس از یک قرن با حاکمیت طالبان و سیاست‌های این گروه در برابر شهروندان افغانستان به‌ویژه زنان و دختران «ناقص و شکننده» است. او نیز می‌افزاید که استقلال تنها در بیرون‌راندن نیروهای خارجی محدود نمی‌شود؛ بلکه که عدالت اجتماعی، برابری جنسیتی و آزادی بیان وجود داشته باشتد. «وقتی که نیمی از جامعه از تمام عرصه‌ها حذف شده باشد؛ در چنین شرایط تجلیل از آن تنها نوع فریب افکار عمومی است.»

این فعال سیاسی با اشاره به اقدام‌های ملکه ثریا در راستای مشارکت فعالانه‌ی زنان در عرصه‌ی سیاسی و تامین حق آموزش، می‌افزاید که زنان و دختران اکنون در یکی از «تاریک‌ترین» فصل تاریخ افغانستان زندگی می‌کند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا