تحمیل چادر نماز برای زنان در هرات؛ ۵۰ زن شغل‌شان را از دست دادند

حدیث حبیب‌یار

در پی تشدید محدودیت‌های تازه از سوی وزارت امر به معروف و نهی از منکر طالبان، مبنی بر ممنوعیت حضور زنان و دختران بدون چادر نماز در بازارهای هرات، فعالیت یک کارگاه  مانتو‌دوزی زنانه در این ولایت، که زمینه‌ی کار برای حدود ۵۰ زن و دختر را فراهم کرده بود، متوقف شد.

نرگس، دختر ۲۲ ساله‌ای از ناحیه‌ی چهارم شهر هرات، پس از درگذشت پدرش، بار نان‌آوری خانواده را به دوش گرفته است. او می‌گوید از مدت‌ها پیش تلاش کرده شغلی بیابد که هم «شرافت‌مندانه» باشد و هم بتواند بخشی از نیازهای مادر و سه خواهر و برادر کوچک‌اش را تأمین کند. او می‌افزاید: «این کارگاه تنها جایی بود که حس می‌کردم می‌توانم برای خانواده‌ام مفید باشم».

بانو نرگس، نزدیک به یک سال در این کارگاه خیاطی، در یکی از پس‌کوچه‌های شهر، مشغول کار بود؛ کاری که نه‌تنها درآمدی ماهانه برایش داشت؛ بلکه به گفته‌ی خودش، راهی بود برای رهایی از «خفگی خانه و فکرهای فرسوده». او گفت: «صبح‌ها با انگیزه بیدار می‌شدم، چون می‌دانستم کاری دارم که به من هویت می‌دهد».

نرگس، که در بخش نگین‌کاری روی لباس‌ها کار می‌کرد، می‌گوید هفته‌ی گذشته مأموران وزارت امر به معروف و نهی از منکر گروه طالبان به بازار آمدند و هشدار دادند که زنان بدون چادر نماز، دیگر حق کار یا خرید در بازار را ندارند. مسئول کارگاه، از ترس بسته شدن محل، تصمیم گرفت برای مدتی فعالیت کارگاه را متوقف کند. «فقط گفتند یا چادر نماز بپوشید یا به خانه برگردید. هیچ راه سومی نبود. فکر نمی‌کردم این حرف‌ها روی کارم تأثیر بگذارد، اما وقتی دیدم کارگاه بسته شد، احساس کردم دوباره کمرم شکست».

گرچه یادآوری آن روز برای نرگس دشواری می‌کند؛ اما هم‌چنان روایت می‌کند: «نزدیک به ۲۰ دختر بودیم که در نوبت صبح کار می‌کردیم. همان لحظه‌ای که گفتند باید وسایل‌مان را جمع کنیم، همه بی‌صدا سر جای‌ خود نشستیم. فقط به این فکر می‌کردیم که آخرین دروازه هم به روی‌مان بسته شد. دل‌های ما هم هنگام جمع‌کردن وسایل‌مان، ذره‌ذره شکسته شد».

اکنون نرگس، در خانه مانده و نگران ابتدایی‌ترین هزینه‌های زندگی است. از آینده‌ای می‌ترسد که در آن نه شغلی برایش مانده باشد، نه نانی برای خانواده‌اش. «هیچ‌کس نمی‌پرسد که اگر کار نکنیم، چگونه زنده بمانیم. حالا در بدترین وضعیت ممکن زندگی می‌کنیم. اصلاً نمی‌دانم سال بعد، چه بر سر من و خانواده‌ام خواهد آمد».

او با این‌همه، هنوز به روزهایی دل بسته که دغدغه‌اش فقط کار بود، نه زنده‌ماندن. «دلم برای همان روزهای سخت تنگ شده؛ چون دست‌کم کار می‌کردم و امیدی برای ادامه‌ی زندگی داشتم».

مینا، کارمند این کارگاه | عکس: حدیث حبیب‌یار/ خبرگزاری بانوان افغانستان

مینا -نام مستعار-، زن دیگری است که در همان کارگاه در بخش طراحی مدل لباس فعالیت داشت‌. او نیز اکنون با بی‌کاری، روزهای دشواری را تجربه می‌کند. مینا می‌گوید نه تنها کارش را از دست داده؛ بلکه حتی وسایل ابتدایی برای ادامه‌ی خیاطی در خانه را ندارد: «اگر دست‌کم یک ماشین خیاطی یا میز طراحی داشتم، شاید می‌توانستم با چند سفارش ساده دوباره شروع کنم؛ اما حالا هیچ‌چیز ندارم».

مینا می‌گوید در همان کارگاه، هر طرحی که می‌کشید، برایش امیدی به آینده و رویایی برای راه‌اندازی فروش‌گاه کوچکی از کارهای خودش بود؛ اما اکنون همه‌ی آن آرزوها رنگ باخته‌اند. وی گفت: «پیش از این، هر مانتویی که طراحی می‌کردم، گام کوچکی بود برای مستقل شدنم؛ اما حالا، همه چیز از هم پاشیده. برگشته‌ام به نقطه‌ی صفر».

او این روزها بیش‌تر وقتش را در خانه می‌گذراند و می‌گوید: «خانه‌ای که زمانی پناه‌گاه من بود، اکنون بیش‌تر شبیه قفسی است که هر روز تنگ‌تر می‌شود. برای ما زندگی شده فقط تماشا کردن از پشت پنجره‌ها. گاهی حس می‌کنم از این دنیا پاک شده‌ایم؛ انگار نه حقی داریم، نه صدایی، نه حتی سایه‌ای. کسی صدای ما را نمی‌شنود. فقط می‌خواهند ساکت باشیم و فراموش شویم؛ اما چطور فراموش کنیم که روزی انسان بودیم و حق کار و زندگی داشتیم»؟

جمشید هاشمی -نام مستعار-، مسوول این کارگاه خیاطی، مردی حدوداً ۴۰ ساله است که بیش از یک دهه در بخش طراحی و دوخت پوشاک زنانه فعالیت داشته است. او این کارگاه را نزدیک به سه سال پیش با سرمایه‌ی شخصی راه‌اندازی کرده بود، با این هدف که هم کسب‌وکار کوچکی برای خودش باشد، هم زمینه‌ی کار را برای زنان فراهم کند.

او می‌گوید زمانی که این کارگاه را بازگشایی کرد، تنها پنج چرخ خیاطی، یک میز برش و چند توپ پارچه در اختیار داشته؛ اما با گذشت زمان، کارگاه‌اش بزرگ‌تر شده و اکنون، درست زمانی که کار رونق گرفته بود، ناچار به بسته کردن آن شده است.

آقای هاشمی می‌گوید: «کم‌کم به جایی رسیده بودیم که ماهانه برای بیش از پنجاه زن خیاط و طراح لباس، دست‌مزد پرداخت می‌کردیم. تعداد سفارش‌ها هم بیش‌تر شده بود، چون کارهای‌مان کیفیت داشت و مشتری می‌آمد. ولی اکنون همه‌چیز ناگهانی متوقف شد».

او با اشاره به این‌که در دو سال گذشته بیش از ۴۰۰ هزار افغانی برای تجهیز و گسترش کارگاه هزینه کرده است، می‌گوید که توقف اجباری کارگاه، برای او هم از لحاظ اقتصادی و هم از لحاظ روحی، ضربه‌ی بزرگی است. وی افزوده است: «این‌جا تنها یک کارگاه نبود؛ برای خیلی از دخترها و زن‌ها، مثل پناه‌گاه بود. صبح که می‌آمدند، با انرژی کار می‌کردند. کار برای‌شان فقط پول نبود، انگیزه و امید بود».

جمشید هاشمی، تأکید می‌کند که هشدار مأموران وزارت امر به معروف را ناگهانی دریافت کرده و هیچ مرد و زنی در این ولایت اجازه‌ی اعتراض ندارد. «آمدند و گفتند زن‌ها بدون چادر نماز اجازه‌ی گشت‌وگذار ندارند. من هم نمی‌خواستم کارگاه به‌طور رسمی بسته شود یا به مشکل قانونی بخورم. مجبور شدم همه را مرخص کنم. وقتی در را بستم، احساس کردم فقط در یک دکان بسته نشد؛ در زندگی خیلی‌ها بسته شد».

او می‌گوید حالا ماشین‌های خیاطی خاموش مانده‌اند و پارچه‌هایی که باید به لباس تبدیل می‌شدند، خاک می‌خورند. آقای هاشمی افزود: «روزی نیست که یکی از دخترها زنگ نزند و نپرسد که کار دوباره شروع می‌شود یا نه. متأسفم که دیگر جوابی ندارم. کاش می‌شد کاری کرد».

آقای هاشمی با نگرانی می‌گوید اکنون حدود ۲۰۰ مانتوی آماده در کارگاه و فروش‌گاه‌های وابسته باقی‌مانده که ممکن است به فروش نرسند و تمام سرمایه‌اش از بین برود. او می‌افزاید: «اگر تولید ما ادامه پیدا می‌کرد، ممکن بود همه‌ی سرمایه‌ام بر باد برود. مجبور شدم کار را متوقف کنم. همین حالا هم تمام مانتوهای دوخته‌شده روی دست‌مان مانده و هیچ مشتری نیست».

طالبان در هفته‌های اخیر روند تطبیق حجاب اجباری را در هرات آغاز کرده و مانع حضور زنان بدون چادر نماز و برقع در بازار‌های این ولایت شده‌اند.

این گروه در چهارمین سال از حاکمیت شان قانون «امر به معروف و نهی از منکر» خود را توشیح کرده‌ و اکنون در سراسر افغانستان نافذ است.

ماده‌ی سیزدهم این قانون که دارای هشت بند است به «احکام مربوط به حجاب زن» اختصاص داده شده است.

در بند اول این ماده آمده است که «ستر تمام بدن زن لازمی است»، در بند دوم گفته شده «پنهان کردن روی زن به سبب ترس از فتنه، ضروری است و در بخش سوم آن آمده است که «صدای زنان در اجتماع عورت است».

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا