لباس‌های رنگارنگ بر دیوار سکوت؛ روایت دکان‌داران دختر در کابل

آی‌نور سعیدپور

حضور و قد علم کردن زنان و دختران در بازار کار افغانستان همواره با چالش‌های جدی روبه‌رو بوده است؛ چالش‌هایی که در دوره‌ی حاکمیت طالبان، به‌ ویژه با اعمال محدودیت‌های گسترده در عرصه‌ی حقوق بشری و اشتغال زنان، شدت بیش‌تری یافته‌اند. با این حال، هنوز هم زنانی در کابل هستند که با وجود سرمایه‌ی اندک ـ و گاهی از راه قرض ـ برای تأمین معیشت خود تلاش می‌کنند.

در یکی از محله‌های حاشیه‌ای کابل، دکان کوچکی به چشم می‌خورد که بر دیوارهایش لباس‌های رنگارنگ آویخته شده است. دختری جوان در گوشه‌ی این دکان مشغول مرتب کردن چادری‌هایی‌ست که تازه به دستش رسیده‌ است.

نازیه حیدری، ۲۴ ساله و باشنده‌ی کابل، دانش‌آموخته‌ی رشته‌ی ادبیات از دانشگاه کابل است. با بسته‌شدن دروازه‌های دانشگاه‌ها به روی دختران، او موفق به دریافت مدرک تحصیلی‌اش نشد. نازیه می‌گوید اگر می‌توانست اسنادش را از وزارت تحصیلات عالی طالبان دریافت کند، می‌توانست به‌عنوان آموزگار در مکتب کار کند؛ اما این مسیر برایش مسدود ماند.

پس از چهار سال تحصیل، ناتوانی در گرفتن مدرک او را از ادامه‌ی آموزش در خارج از کشور یا اشتغال در نظام آموزشی بازداشت. مدتی را در بلاتکلیفی سپری کرد تا این که نزد یکی از دوستانش در یک فروشگاه، نیمه‌وقت کار فروشندگی را آغاز کرد. به گفته‌ی خودش، این کار فرصتی بود تا از انزوا و فشارهای روانی دور شود. پس از مدتی؛اما تصمیم گرفت کسب‌وکار مستقلی برای خود راه‌اندازی کند.

با وجود نبود هیچ منبع مالی و عدم توانایی خانواده در پشتیبانی مالی، نازیه با کمک دوستان و گرفتن قرض، با ۵۰ هزار افغانی دو سال پیش دکان کوچکش را افتتاح کرد. او می‌گوید در این مسیر با چالش‌های فراوانی روبه‌رو شد؛ اما از داشتن شغلی مستقل خرسند است. «دکان‌داری خوب است. خوش‌حالم که روی پای خود ایستاده‌ام.»

حیدری، افزون بر فروشندگی، بخشی از کارهای خیاطی را نیز در دکانش انجام می‌دهد. همان‌طور که مشغول نگین‌دوزی بر لباسی سنتی‌ای است، توضیح می‌دهد که اکنون حدود ۲۰۰ هزار افغانی سرمایه در دکان دارد و درآمد ماهانه‌اش تا حدی رضایت‌بخش است.

نازیه علاقه‌ی ویژه‌ای به لباس‌های سنتی از مناطق مختلف افغانستان دارد و آن‌ها را بخشی از هویت فرهنگی اقوام کشورش می‌داند. او امیدوار است با کار خود، سهمی در حفظ این میراث فرهنگی ایفا کند. به باور نازیه، زنان در ولایات گوناگون استعدادهای زیادی در هنرهای دستی دارند و باید روی این ظرفیت‌ها سرمایه‌گذاری شود.

دکان کوچک نازیه، فرصت شغلی برای چند زن دیگر نیز فراهم کرده است. او می‌گوید در بخش‌هایی چون خامک‌دوزی، مهره‌دوزی و خیاطی با زنان هم‌کاری می‌کند و شمار افرادی که با او کار می‌کنند، بستگی به وضعیت بازار دارد. معمولاً در مناسبت‌های فرهنگی و مذهبی، بازار فروش لباس‌های سنتی رونق می‌گیرد.

به گفته‌ی نازیه، میانگین درآمد ماهانه‌اش ۱۸ هزار افغانی است که از آن حقوق دو دختری که با او کار می‌کنند، هزینه‌ی کرایه‌ی دکان، آب و برق را پرداخت می‌کند. او می‌افزاید: «درآمد زیادی نیست؛ اما در این شرایط اقتصادی راضی‌کننده است.»

با این حال، نازیه تأکید می‌کند که بزرگ‌ترین چالش، وضعیت اقتصادی کشور و کاهش توان خرید مردم است. «مشتری نداریم. بی‌کاری است و مردم نمی‌توانند لباس‌های ما را بخرند. این لباس‌ها قیمت دارند و در افغانستان کسی نمی‌خرد».

با وجود همه‌ی دشواری‌ها، او امیدوار است کارش را گسترش دهد و به زنی بازرگان تبدیل شود. هم‌چنات می‌خواهد تحصیلاتش را در بخش تجارت ادامه دهد تا توانایی بیش‌تری در زمینه‌ی کاری‌اش پیدا کند.

فرزانه، دختر نوجوان دیگری در کابل، این روزها وقتش را صرف طراحی و دوخت لباس‌های سنتی می‌کند. او ۲۰ ساله است و از کودکی این هنر را از مادرش آموخته است. فرزانه می‌گوید: «با دوخت این لباس‌ها حس خوبی دارم. تمام روزم را با رنگ‌ها، مهره‌ها، تکه‌ها و نخ‌های رنگارنگ سپری می‌کنم».

او فارغ‌ صنف دوازدهم است؛ اما به دلیل محدودیت‌های طالبان، نتوانسته تحصیلاتش را ادامه دهد. فرزانه باور دارد هیچ‌ کاری جای‌گزین آموزش نمی‌شود و طالبان باید محدودیت‌ها علیه زنان و دختران را بردارد. «کشوری که نیمی از جمعیتش از مشارکت در عرصه‌های اقتصادی و آموزشی محروم باشد، هرگز پیشرفت نخواهد کرد.»

فرزانه بر این باور است که حفظ هویت‌های فرهنگی هر ملتی جز از مسوولیت‌های شان است؛ اما با آن‌هم نباید آنان از حضور در اجتماع و اقتصاد محروم باشند. او می‌گوید که از ظرفیت و استعداد زنان و دختران برای بهبود وضعیت اقتصادی افغانستان استفاده شود. «این هنرها خوب‌اند؛ اما نه برای دختران جوانی که توانایی و انگیزه‌ی مشارکت در توسعه‌ی کشور را دارند. نباید این‌طور برداشت شود که زنان فقط برای کارهای دستی ساخته شده‌اند.»

در سایه‌ی محدودیت‌های سخت‌گیرانه‌ی طالبان و تعطیلی نهادهای آموزشی، بسیاری از زنان و دختران ناچار شده‌اند برای تأمین معاش، به هنرهای دستی روی بیاورند؛ راهی که گرچه بخشی از فرهنگ است؛ اما نمی‌تواند پاسخ‌گوی آرزوهای سرکوب‌شده‌ی یک نسل باشد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا