روز جهانی کارگر؛ روایت زنانی که در افغانستان برای زنده‌ماندن می‌جنگند

آی‌نور سعیدپور

اول ماه می، برابر با روز جهانی کارگر، در حالی در سراسر جهان گرامی داشته می‌شود که در افغانستان، میلیون‌ها زن و دختر از حق کار محروم ‌اند. از زمان بازگشت طالبان به قدرت، زنان نه ‌تنها از آموزش؛ بلکه از حضور در اداره‌های دولتی و بیش‌تر نهادهای خصوصی نیز کنار زده شده‌ اند. در معدود شغل‌های باقی‌مانده نیز، آنان با تهدید، نظارت، آزار و خطر بازداشت روبه‌رو هستند.

بر اساس گزارش‌های نهادهای بین‌المللی، شمار زنانی که پیش‌تر در بازار کار حضور داشتند، اکنون به شدت کاهش یافته است. دیده‌بان حقوق بشر گفته است که مأموران وزارت امر به معروف و نهی از منکر طالبان، زنان شاغل را آزار می‌دهند، مورد بازپرسی قرار می‌دهند و در مواردی نیز بازداشت می‌کنند. با این حال، زنان بسیاری برای تأمین معیشت، بی‌صدا در برابر این فشارها مقاومت می‌کنند.

سمیرا، دختر ۲۳ ساله‌ای از کابل، یکی از این دخترانی است که در برابر محدودیت‌ها، مقاومت می‌کند. او دو سال پیش، پس از بسته‌شدن مکتب‌ها به روی دختران بالاتر از صنف ششم، امید خود را برای ادامه‌ی تحصیل از دست داد. سمیرا می‌گوید: «مدت‌ها منتظر ماندیم که شاید اجازه‌ی بازگشت بدهند؛ ولی وقتی نداند، مجبور شدم تصمیم بگیرم. نمی‌خواستم بیکار بمانم.»

او تصمیم گرفت فروشندگی را از خانواده‌ای در میان نزدیکانش یاد بگیرد. مدتی کارآموزی کرد و با پول قرضه‌ای که از یک بانک خصوصی گرفت، دکان کوچکی در یکی از فروش‌گاه‌های کابل باز کرد. حالا دو سال است که به جای کتاب و قلم، کلید دکانش را به دست می‌گیرد و راهی بازار می‌شود.

سمیرا می‌گوید که هر روز لباس‌های سیاه و بلند می‌پوشد و مواظب است که مبادا مأموران طالبان به او گیر دهند. «لباس که روشن باشد، یا کمی کوتاه، ما را مجبور می‌کنند دروازه‌ی دکان را ببندیم.»

دکان سمیرا لباس‌های سنتی زنانه می‌فروشد؛ لباس‌هایی که بیش‌تر با صنایع‌دستی مانند خامک‌دوزی، گل‌دوزی یا مهره‌دوزی تزئین شده ‌اند. مشتریان او، عمدتاً زنان و دخترانی هستند که برای مراسم عروسی یا محفل‌های خاص لباس نیاز دارند. اما سمیرا می‌گوید که با افزایش فقر و بی‌کاری، مشتری‌ها کم شده‌اند: «مردم پول ندارند، قیمت لباس هم بالا است. همین باعث شده کار ما هم خراب شود.»

او با دشواری زیاد کرایه‌ی دکان، مصرف آب‌وبرق و حقوق سه دختری را که با او کار می‌کنند، پرداخت می‌کند. «با این‌که مشکل زیاد است، من تسلیم نمی‌شوم. این بار نمی‌خواهم به خواست دیگران، از میدان بیرون شوم.»

سمیرا می‌گوید که دست‌کم ۱۰ زن دیگر در بخش طراحی، دوخت، دوزندگی، خامک‌دوزی، مهره‌دوزی و کارهای مشابه با او هم‌کار اند. وقتی فروش کم باشد، کار آنان هم کم می‌شود. «در واقع، ۱۴ نفر از این دکان نان می‌خورند. اگر بازار خوب نباشد، همه صدمه می‌بینیم.»

آرزوهای سمیرا هنوز زنده‌اند. او امیدوار است روزی بتواند دوباره درس‌هایش را ادامه دهد، در رشته اقتصاد یا تجارت تحصیل کند و شرکتی بزرگ راه‌اندازی کند که صدها زن را به کار بگمارد.

حمیرا، ۲۲ ساله، یکی دیگر از زنانی است که پس از بسته‌شدن دانش‌گاه‌ها به روی دختران، به سراغ هنر رفت. او چهار سال پیش از یکی از مکتب‌های خصوصی در کابل فارغ شد و در کانکور، رشته‌ی اقتصاد دانشگاه کابل را کامیاب شد؛ اما با صدور فرمان ممنوعیت، نتوانست حتا یک روز هم در دانش‌گاه حضور یابد.

حمیرا می‌گوید که از دوران مکتب به نقاشی علاقه داشت. پیش از آمادگی برای کانکور، نقاشی می‌کرد؛ اما آن را کنار گذاشت تا درس بخواند. پس از ممنوعیت تحصیل، به آموزش‌گاه نقاشی برگشت و حالا دو سال است که خودش آموزگار شده است.

او در یک کارگاه خصوصی در کابل، به دختران و پسران نوجوان نقاشی یاد می‌دهد؛ اما می‌گوید که فشارهای طالبان، حتا در فضای هنری نیز احساس می‌شود: «تفکیک جنسیتی باعث شده ما مجبور باشیم صنف‌های جداگانه برای دختر و پسر داشته باشیم. مأموران امر به معروف گاهی می‌آیند، لباس دخترها را چک می‌کنند، فضای کارگاه را بررسی می‌کنند. این کار ترس ایجاد می‌کند.»

با آن‌که حمیرا از داشتن کار در این شرایط راضی است؛ اما می‌گوید که بازار نقاشی در افغانستان رونقی ندارد. «مردم پول ندارند که تابلو بخرند یا سفارش بدهند. تنها فیس ماهانه‌ی هنرآموزهاست که ما را سرپا نگه می‌دارد. بیش‌تر درآمد هم صرف تهیه‌ی رنگ، بوم، کرایه و وسایل می‌شود.»

او می‌گوید که آرزویش داشتن یک نگارخانه و گالری مستقل است تا بتواند آثار دختران و پسران جوان را به نمایش بگذارد؛ اما در این شرایط، رسیدن به این رویا بسیار دور به‌نظر می‌رسد.

فشارها و هشدارها
هم‌زمان با روز جهانی کارگر، دیده‌بان حقوق بشر نیز در گزارشی تازه اعلام کرد که طالبان زنان شاغل را هدف قرار می‌دهند. بر اساس این گزارش، حتا آن شمار اندکی از زنانی که به ناچار از خانه بیرون می‌روند، با بازپرسی، تهدید و در مواردی بازداشت روبه‌رو هستند.

طالبان پس از قدرت‌گیری، کار زنان را در اداره‌های دولتی، سازمان‌های غیردولتی، رسانه‌ها و حتا در آرایش‌گاه‌ها ممنوع کردند. تنها گزینه‌های محدودی چون کارهای خانگی، صنایع‌دستی، خیاطی، فروشندگی خصوصی و آموزش‌های غیررسمی برای زنان باقی مانده است. همین محدودیت‌ها، زندگی میلیون‌ها زن را به مخاطره انداخته است.

دفتر توسعه‌ی سازمان ملل متحد؟ هشدار داده که ادامه‌ی این روند تا سال ۲۰۲۶، ممکن است بیش از ۹۲۰ میلیون دالر به اقتصاد افغانستان ضرر وارد کند. این نهاد می‌گوید که محرومیت زنان از کار نه‌تنها تبعیض‌آمیز است؛ بلکه مانعی بزرگ بر سر راه توسعه و ثبات کشور نیز هست.

زنان، قربانیان خاموش یک اقتصاد فروپاشیده
با کاهش شدید فرصت‌های شغلی برای زنان، هزاران خانواده‌ی زن‌سرپرست در معرض خطر فقر شدید قرار گرفته ‌اند. برخی مجبور شده‌اند کودکان خود را به کار بفرستند، برخی دیگر با گرسنگی و بی‌سرپناهی دست‌وپنجه نرم می‌کنند.

در چنین وضعیتی، زنانی مانند سمیرا و حمیرا، هرچند اندک؛ اما بارقه‌ای از امید را زنده نگه داشته‌اند. آن‌ها در سایه‌ی ممنوعیت و تهدید، هم‌چنان تلاش می‌کنند که خود و دیگران را نجات دهند.

روز جهانی کارگر، برای میلیون‌ها زن افغان، نه روزی برای جشن، که یادآور روزهای دشوار، محرومیت‌های پی‌درپی و تلاش‌های خاموش برای بقا است. صدای آنان، هرچند زیر فشار است؛ اما خاموش نشده؛ صدایی که جهانیان باید بشنوند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا