خامکدوزی؛ راهی برای کسب درآمد زنان
لیدا بارز و باران اوریاخیل

پس از محرومیت دختران و زنان از آموزش و کار، اکنون شماری از زنان سالخورده با دستهای چروکیده و دختران نوجوان در گوشهی از ولایت بادغیس کنار هم آمده و مصروف نقشونگار بهروی پارچههای ابریشمی و نخی استند. آنان میگویند که خامکدوزی را از نیکان خود به ارث بردهاند و اکنون که از کار در نهادهای دولتی و رسمی و همچنان آموزش منع شدهاند؛ تلاش دارند که از طریق صنعت دستدوزی، سرگرمی داشته و امرار معاش کنند.
آناهیتا*، ۱۶ سال سن دارد. دانشآموز صنف هشتم است. او پس از بسته شدن دروازههای مکتب یک کارگاه دستدوزی زنانه را راهاندازی کرده است. بخش مهمی این کارگاه را خامکدوزی تشکیل میدهد که شماری از زنان و دختران در آن مصروف این صنعت استند.
این دختر نوجوان، نانآور خانوادهی خود است. او برادر بزرگتر ندارد و پدرش نیز کهنسال است که توان کار را ندارد. آناهیتا و مادراش که بر اثر خامکدوری بیناییاش نیز کم شده برای خانوادهی هشت نفرهای شان از طریق این هنر ناناوری میکند.
در کنار آناهیتا، دستکم هفت زن دیگر نیز مصروف کار استند. او در صحبت به خبرگزاری بانوان افغانستان، میگوید: «چارهی نداشتم از وقتی که مکتبها مسدود شد؛ ناامید شده بودم تا اینکه این مرکز را برای زنان و دختران ایجاد کردم. اکنون دستکم ده نفر از زنان بهشمول دختران بازمانده از مکتب اینجا مصروف کار استند».
آنان اکنون دور از دغدغههای روزگار کنارهم روزها را سپری میکنند. این مکان علاوه بر کار، جای برای صحبتکردن و تبادل نظر برای این بانوان تبدیل شده است. این زنان میگویند؛ این کارگاه به آنان کمک کرده است تا از نگرانیهای روانی مانند افسردهگی رهایی یابند و سرگرم کار شوند.
صدگل، زن میان سالی که در این کارگاه مصروف خامکدوزی است؛ با چشمان خسته که به گفته خودش نشانی از بیخوابیست، میگوید که از ۱۵ سالهگی به خامکدوزی روی آورده است.
این بانو، در صحبت با خبرگزاری بانوان افغانستان، در مورد کارهای خامکدوزیاش چنین میگوید: «بهطور حرفهی مدت پنج سال میشود که خامکدوزی میکنم. تولیدات دستی ما شامل یخن، دستمال، سر پایچه و قدیفه یا همان شالهای زنانه و مردان است».
افغانستان تنها کشوری در جهان است که دختران در آن از حق آموزش که از جمله ابتداییترین حقوق بشر است، محروم شدهاند. دفتر هماهنگ کنندهی کمکهای بشر دوستانهی سازمان ملل متحد (اوچا) در تازهترین گزارش خود بیان کرد که دستکم ۱.۵ میلیون دختر در افغانستان از ادامهی آموزش محروم شدهاند.
هدیه، یکی دیگر از اعضای این کارگاه است. او یکی از هزاران دختری است که بهدستور منبع آموزش دختران توسط طالبان، خانهنشین شد. او که اکنون مصروف خامکدوزی است در مورد آرزوهایش میگوید: «آرزوی معلم شدن را در سر داشتم، اما درس خواندن به دختران حرام شد. این شغل تنها راه باقی مانده برای درآمد در زندگی ما است. از این طریق باید مصارف خانه بهدست بیاوریم. کار ما بسیار سخت و عاید کم دارد».
پس از بسته شدن دروازههای مکتب و نهادهای آموزشی بهروی دختران بالاتر از ۱۲ سال از سوی طالبان، بیشتر دختران و زنان افغانستانی مصروف تهیه و تولید صنایع دستی و ایجاد کارخانههای تولیدی شدهاند. شماری از آنان میگویند که با وجود بیکاری روزافزون و نگرانیهای مالی، مردم توان خرید تولیدات شان را ندارند.
آناهیتا، مسوول این کارگاه صنایع دستی در مورد بازار کارشان با ابراز نگرانی اظهار میکند: «فروشات ما بسیار کم شده در حدی که روزانه شش ساعت، بهروی پارچه نقش میبندیم. هر چقدر ساعات کاری را بیشتر کنیم، تولیدات ما بیشتر میشود. امأ نبود بازار فروش و کمبود سفارشات از سوی مشتریان باعث شده تا تولیدات ما نیز کمتر شود».
پس از ختم صحبتهایش، آناهیتا کارگاه چوبی را برداشته و کار با سوزن و نخ سفید روی پارچهی ابریشمی را ادامه میدهد. او میگوید: «این دستمال، جهزیهی دختر نوجوانی است که بهزودی قرار است عروس شود».