فقر، خشونت و تحقیر؛ چادری که «نکاح شِغار» بر سر دختران بدخشان میاندازد
گزارشگر: ثمین روفی | ویراستار: حدیث حبیبیار
با روی کار آمدن طالبان در افغانستان، برخی رسمورواجهای ناعادلانه در برابر زنان نه تنها از میان نرفته؛ بلکه شدت بیشتری یافته است. یکی از این رسمها «نکاح شِغار» یا همان «قشقده» است؛ نوعی ازدواج که در آن دختران میان دو خانواده معاوضه میشوند و هیچ توجهی به رضایت آنان نمیشود. این رسم بهویژه در ولایت بدخشان، زندگی هزاران دختر را تحت تأثیر قرار داده است.
شماری از خانوادههای قربانیان این نوع ازدواج میگویند که تحت حاکمیت طالبان، این رسم در بسیاری از ولسوالیهای دورافتاده و حتی در شهر فیضآباد گسترش یافته است. به گفتهی آنان، فقر، تنگنای اقتصادی و بستهبودن راههای آموزش و کار برای زنان، خانوادهها را بیش از گذشته به سوی چنین ازدواجهایی سوق داده است.
حنیفه، دختر ۱۷ ساله و باشندهی یکی از روستاهای دورافتادهی بدخشان است. او میگوید که یکی از نزدیکانش قربانی ازدواج تحمیلی (نکاح شِغار) شده و به نکاح مردی کهنسال درآمده است. او روایت میکند: «از نزدیکان ما دختری جوان را به مردی پیر قشقده کردند و برادرش را هم با دختر همان مرد نامزد کردند. متأسفانه هیچکدام از دختران رضایت نداشتند».
حنیفه میافزاید که این دختر اکنون با خشونتهای خانوادگی، از جمله لتوکوب و تحقیر دستوپنجه نرم میکند؛ اما برادرش با دختر جوان آن مرد زندگی آرام و مستقلی دارد. او گفته است: «برادرش با دختر جوان این مرد ازدواج کرد؛ اما خودش یک عمر کنار مردی همسن پدرش زندگی میکند و هر روز لتوکوب میشود».
او میگوید که دختران در چنین ازدواجهایی هیچ اختیاری ندارند و بزرگان خانواده آنها را مجبور به ازدواج میکنند تا مصارف پسر خانواده برای ازدواج کمتر باشد. حنیفه گفت: «به خواست دختران توجهی نمیشود. مردان خانواده آنها را مجبور میسازند و اگر دختر موافقت نکند، آن را به خود ننگ میدانند».
حنیفه باور دارد که چنین ازدواجهایی برای دختران چیزی جز رنج، خشونت و بیپناهی در پی ندارد: «دخترها نمیتوانند مخالفت کنند. آنها برای همیشه به خانهای میروند که هر روز با رنج و بدبختی دستوپنجه نرم میکنند».
در بدخشان، شماری از خانوادهها، بهویژه پدر و مادرها، پس از آنکه فرزندانشان را به این نوع ازدواجها درآوردند، اکنون ابراز پشیمانی میکنند و میگویند که این ازدواج ریشه در فقر و شرایط اقتصادی دشوار دارد.
عبدالرحیم، پدر دو فرزند در یکی از روستاهای بدخشان، یکی از همین والدین است. او میگوید که فرزندانش نه از روی دلخواه؛ بلکه به اجبار به نکاح شغار درآورده است. او میافزاید: «این سنت از زمانهای قدیم رواج دارد. مردم پول ندارند که عروسی جداگانه بگیرند. وقتی دو خانواده دختر و پسر خود را قشقده میکنند، مهریه و مصارف نصف میشود. حالا که بیکاری زیاد شده، خانوادهها مجبورند».
عبدالرحیم میگوید که این تصمیم گاهی بیعدالتی میان خانوادهها ایجاد میکند: «اگر جهیزیه یا مهریه یکی کمتر باشد، عروسش را تحقیر میکنند. این رسم مشکلات زیادی دارد، اما مردم به خاطر فقر راه دیگری ندارند».
او ادامه میدهد که این وضعیت برای خودش نیز دشوار است و او را نگران آینده فرزندانش کرده است: «من نمیخواهم فرزندانم رنج ببرند؛ اما وقتی امکانات نیست، مجبوریم به سنتها تن دهیم. گاهی احساس میکنم که خودم هم قربانی شرایط شدهام».
عبدالرحیم باور دارد که تا وقتی فقر و بیکاری وجود دارد، خانوادهها چارهای جز این نوع ازدواجها نخواهند داشت: «این سنت تنها به خاطر کمبود پول و فشار اقتصادی ادامه دارد. مردم راه دیگری نمیبینند و دختران بیشترین آسیب را میبینند».
او که اکنون از ازدواج تحمیلی فرزندانش ابراز نگرانی میکند، گفته است: «اگر شرایط اقتصادی بهتر بود، هیچکس مجبور نمیشد دختران و پسران خود را به چنین ازدواجهایی وادار کند؛ اما حالا راهی جز این نیست».
در همین حال، فعالان حقوق زن میگویند که چنین ازدواجهایی در عمل بیشتر به ضرر زنان تمام میشود و اغلب خشونت و بیپناهی برای دختران به همراه دارد.
حمیده، یکی از فعالان حقوق زن در بدخشان، این نوع ازدواج را نقض آشکار حق انتخاب زنان میداند و میگوید ریشه آن در فقر و نبود آگاهی است. او توضیح میدهد: «در نکاح شغار، رضایت دختران اصلاً پرسیده نمیشود. بسیاری از آنها قربانی خشونت، تحقیر و طلاقهای ناگهانی میشوند».
حمیده ادامه میدهد که برای پایان دادن به این ازدواجها، تنها تغییرات فرهنگی و اجتماعی کافی نیست و باید شرایط اقتصادی و آموزشی هم بهبود یابد: «آگاهی مردم باید بالا برود، هزینههای عروسی کاهش یابد، زمینهی کار و آموزش برای زنان و مردان فراهم شود».
او تأکید میکند که تا زمانی که دختران از تحصیل و استقلال اقتصادی محروم باشند، این نوع ازدواجها ادامه خواهند داشت: «وقتی دختران نتوانند تصمیم بگیرند، مستقل باشند و خود را حمایت کنند، هیچ تغییری رخ نخواهد داد و چرخه خشونت و بیاختیاری تکرار خواهد شد».
حمیده با نگرانی میگوید: «ما باید شرایطی فراهم کنیم که دختران بتوانند زندگی خود را انتخاب کنند و از حق طبیعیشان برای آموزش، کار و امنیت برخوردار شوند. تنها در آن صورت است که این نوع ازدواجها از بین خواهند رفت».
نکاح شغار نوعی ازدواج ریشهدار در سنتهای قدیمی است که در آن دو خانواده دختران یا خواهران خود را به همسری یکدیگر درمیآورند، گاهی با مهریهای بسیار کم یا نمادین. اسلام این نوع ازدواج را باطل و ممنوع اعلام کرده است، زیرا رضایت زنان در آن نادیده گرفته میشود و دختران به عنوان کالا مبادله میشوند.



