زنان سرپرست در فراه؛ فراموششدگان میان فقر و محدودیت
گزارشگر: شیما رحیمی | ویراستار: آینور سعیدپور
در دل فراه، زنانی زندگی میکنند که هر روز برای نان شب فرزندانشان مبارزه میکنند. زنانی که شوهرانشان را از دست داده و یا به دلیلهایی از کار در بیرون از منزل محروم شده اند. آنان در میان بیسرپرست، بیپناهی و فراموشی در سایه فقر و محدودیت، برای زندهماندن تلاش میکنند.
در فراه، شمار زیادی از زنان بیسرپرست روزگار خود را در میان فقر، بیکاری و محدودیتهای اجتماعی سپری میکنند. با رویکارآمدن طالبان و بستهشدن مسیرهای کاری و آموزشی برای زنان، وضعیت این قشر آسیبپذیر بیش از هر زمان دیگری بحرانی شده است. نبود حمایت مؤثر از سوی نهادهای دولتی و بینالمللی، همراه با فشارهای فرهنگی و سنتی، زندگی آنان را در تاریکی فقر و بیسرنوشتی فرو برده است.
زهرا (نام مستعار)، ۳۵ساله، زنی که پس از مرگ شوهرش، سرپرستی شش فرزند خردسال خود را به دوش گرفته است. او، در کشوری که زنان و دختران از حق کار و آموزش محروم اند، مجبور است نیازهای فرزندانش را از طریق کارهای نامنظم، دستمزد اندک و دشوار تأمین کند. زهرا، گاهی در خانههای مردم صفاکاری و آشپزی میکند؛ اما درآمدش پایدار نیست و روزهایی نیز بیکار میماند.
او در صحبتی با خبرگزاری بانوان افغانستان میگوید: «بسیاری از مردم به من انگ فاحشهبودن میزنند، چون زنان جوان نباید در خانههای دیگران کار کنند. اما به نظرم کارکردن عیب ندارد و میخواهم با زحمت خودم نیازهای فرزندانم را تأمین کنم.»
با وجود اینکه خودش از درس و آموزش دور مانده و اکنون در گرداب فقر و چالشهای اجتماعی گرفتار است؛ اما تلاش دارد که فرزندانش به درس ادامه دهند تا سرنوشتش را تکرار نکنند. بهای بلند زندگی و دستمزد اندم زهرا سبب شده که فرزندانش نیز، در کنار تحصیل، به مادرشان برای تأمین نیازهای خانواده نیز کمک کنند.
زهرا میگوید که با وجود تلاش برای کار و کسب درآمد بازهم نمیتواند نیازهای خانوادهاش را تامین کند. این وضعیت سبب شده که گاهی بستگان و همسایههایش کمکدست او شود. «شوهرم کارمند قراردادی بود و پس از مرگش هیچ حمایتی برایم باقی نماند. حالا با شستن لباس و انجام کارهای سخت خانگی برای همسایهها، روزی اندکی به دست میآورم که حتا برای خرید نان خشک فرزندانم کافی نیست. گاهی خانواده شوهرم یا همسایهها از روی دلسوزی برایم نان یا غذای اضافه میآورند.»
این زن سرپرست، میافزاید که نهادهای انساندوستانهی بینالمللی در افغانستان فعالیت دارند؛ اما توزیع کمکها عادلانه نیست. او چندبار به شماری از نهاد مراجعه کرده اما نداشتن محرم سبب محرومیتش از این کمکها شده است. «چندین بار برای گرفتن کمکهای انساندوستانه به دفترهای مختلف مراجعه کرده، اما به دلیل نداشتن محرم یا واسطه موفق به دریافت کمک نشده است.»
زهرا، تنها نمونهای از زنان بیسرپرست در افغانستان نیست. این قشر با مشکلهای چند بعدی مواجه است. فقر مزمن، محدودیتهای اجتماعی، نابرابری جنسیتی و نبود فرصتهای شغلی پایدار زنان سرپرست خانوارها را شدیدا متاثر و آسیبپذیر کرده است.
مریم، زن دیگری در فراه، داستان مشابه زهرا دارد. شوهرش در جنگهای گذشته یک پای خود را از دست داده و توانایی کارکردن ندارد. با این وضعیت بار تأمین خانواده به دوش مریم افتاده است. او، با سه کودک خردسال در خانهای کرایهای و فرسوده در حاشیه شهر زندگی میکند و مجبور است دست به هر کاری دشوار و دستمزد اندکی بزند تا نان خانواده را فراهم کند.
مریم، نیز میگوید که باوجود انجام کارهای شاقه اما بازهم گاهی سفرهی شان خالی از قرص نان و چای داغی است. او هم میگوید که باوجود درگیربودن با ناداری و بیسرپناهی، هیچ کمکی از سوی نهادی دریافت نکرده است و تلاشهایش در این زمینه بینتیجه بوده است. «گاهی برای دیگران نان میپزم، گاهی لباس میشویم و گاهی هم سبزی و ترشی میفروشم. اما درآمدم بسیار کم است. وقتی برای کمک مراجعه میکنم، میگویند شوهرت یا برادرت باید بیاید، در حالی که شوهرم نمیتواند حرکت کند.»
دشواریهای چندگانه در برابر زنان سرپرست خانوادهها از جمله نبود فرصت شغلی، فشارهای روانی و اجتماعی و محدودیتهای فرهنگی که حتا دسترسی آنان به کمکهای انساندوستانه را دشوار میکند؛ زندگی را به کام آنان دشوار کرده است؛ اما با این حال هیچ برنامهی حمایتی در حاکمیت طالبان از این قشر وجود ندارد.
وزارت شهدا و معلولین طالبان، در جریان چهار سال گذشته اعلام کرده که به شماری از زنان بیسرپرست کمکهای نقدی ارایه کرده است. با این حال زنان همواره تاکید کرده که کمکی از سوی طالبان یا نهادهای بینالمللی دریافت نکردهاند.
طاهره شهاب، فعال حقوق زن در فراه، میگوید که با توجه به وضعیت فرهنگی و چالشهای در چهار سال گذشته در برابر کار زنان ایجاد شده، مشکلهای زنان سرپرست نیز افزایش یافته است. شهاب میافزاید که این وضعیت خطرهای کودک همسری را نیز بیشتر کرده است.
این فعال حقوق زن میگوید: «زنان بیسرپرست در شرایط بسیار دشواری قرار دارند. از یک سو از حق کار و آموزش محروماند و از سوی دیگر در دسترسی به کمکهای بشردوستانه نیز با محدودیتهای جدی روبهرو هستند. این وضعیت آنان را در معرض فقر مطلق و حتی خطر فروختن کودکان قرار داده است.»
نفیسه فیاض، آگاه اقتصادی، میگوید که نبود فرصتهای کاری در افغانستان و افزایش گراف فقر سبب شده که بسیاری از شهروندان افغانستان برای تامین نیازهای زندگیشان با مشکل روبهرو شوند.
این آگاه، وضعیت زنان و دختران در سایهی فقر فزاینده در افغانستان را نگرانکننده عنوان کرده و میافزاید که زنان سرپرست بیشتر از فقر و محدودیتهای حاکم متاثر شدهاند. خانم فیاض، تاکید میکند وضعیت زنان سرپرست نیازمند توجهی جدی جامعهی جهانی است.
نفیسه فیاض، میافزاید: «زنان بیسرپرست در فراه، بهویژه از نظر اقتصادی و اجتماعی، در وضعیت بسیار نگرانکنندهای قرار دارند. نبود فرصتهای شغلی پایدار، فشارهای روانی و اجتماعی و بیتوجهی نهادهای مسوول، زندگی آنان را به شدت آسیبپذیر ساخته است. این قشر نیازمند حمایتهای فوری و همهجانبه اند.»
پیشتر برنامهی جهانی غذا، گفت که از هر سه خانواده تحت سرپرستی زنان، دو خانواده توانایی خرید مواد غذایی اولیه را ندارند. در همین حال، سازمان ملل نیز، بارها هشدار داده که در سال روان میلادی نیمی از جمعیت افغانستان –حدود ۲۲ میلیون نفر- برای ادامهی زندگیشان به کمکهای انساندوستانهی بینالمللی نیاز دارند.



