۱۰۶ سال پس از استقلال؛ «آزادی بدون زنان، وابستگی به استبداد و جهل است»

آی‌نور سعیدپور

حلیمه پژواک، فعال اجتماعی و حقوق‌بشری، به مناسبت ۱۰۶مین سال‌گرد استرداد استقلال افغانستان می‌گوید زنان افغانستانی در زمان امان‌الله خان هرچند در آغاز راه بودند، اما امید به آینده داشتند؛ در حالی‌که امروز با سلطه‌ی طالبان از آموزش، کار و زندگی اجتماعی محروم‌اند. او تأکید می‌کند استقلال سیاسی بدون مشارکت زنان، توهمی بیش نیست و حذف آنان از حافظه‌ی تاریخی، استقلال را به «اسارت داخلی» بدل کرده است.

در این گفت‌وگو نقش ملکه ثریا در پیوند به وضعیت زنان پس از ۱۹۱۹ و شرایط کنونی آنان بررسی شده است.

سعیدپور: ملکه ثریا در تاریخ استقلال افغانستان چه نقشی ایفا کرد و چرا نماد آزادی زنان دانسته می‌شود؟

پژواک: ملکه ثریا در کنار شاه امان‌الله خان نه‌تنها همسر؛ بلکه شریک فکری و سیاسی او بود. او با شجاعت دختران را به مکتب فرستاد و نخستین نشانه‌های حضور زنان در عرصه‌های عمومی و آموزشی را ایجاد کرد.

در آن زمان استقلال سیاسی افغانستان با آزادی‌های مدنی زنان گره خورد و برای زنان در ساختار توجه جدی صورت گرفت. به همین دلیل ملکه ثریا در حافظه‌ی تاریخی به‌عنوان نماد رهایی و جسارت زنان ثبت شد؛ چیزی که طالبان امروز با سرکوب و تحجر و‌ بر عکس آن عمل می‌کنند.

سعیدپور: استقلال ۱۹۱۹ چه تغییری در جایگاه زنان افغانستان به وجود آورد؟

پژواک: استقلال ۱۹۱۹ تنها به معنای رهای از سلطه‌ی استعماری نبود؛ بلکه آغازگر اصلاحات اجتماعی شد که زنان را از حاشیه به متن آورد.

برای نخستین بار آموزش دختران و حضور زنان در عرصه‌های سیاسی و فرهنگی مشروعیت یافت؛ اما امروز با سلطه‌ی طالب همان آموزش ابتدای نیز ممنوع شده و استقلال که روزی با دروازه‌های باز علم معنا می‌یافت، ‌اکنون به اسارت جهل غصب شده است.

 سعیدپور: شما اشاره‌ی کوتاهی به وضعیت زنان در چهار سال گذشته کردید. اگر جایگاه زنان را در آن زمان با امروز مقایسه کنیم، چه تفاوت‌ها و شباهت‌هایی می‌بینید؟

پژواک: در دوران شاه امان‌الله خان، زنان هرچند هنوز در مسیر ابتدای بودند؛ اما امید حرکت و افق روشن داشتند.

امروز  زنان افغانستانی به گونه‌ی مطلق در قید و بند اند. از تحصیل و کار محروم شده، ‌از عرصه اجتماعی حذف و در خانه زندانی شده‌اند.

از دیدگاه من شباهت تنها در مقاومت است. آن زمان زنان به پیش‌واز آزادی رفتند. امروز نیز زنان افغانستانی با اعتراض‌های خیابانی و مبارزه‌های خاموش علیه طالبان شجاعانه ایستاده‌اند.

سعیدپور: حذف زنان از روایت رسمی استقلال چه معنایی برای حافظه‌ی تاریخی یک ملت دارد؟

پژواک: وقتی زنان از محور  استقلال حذف می‌شوند، نیمی از حقیقت تاریخ نابود می‌شود. این حذف به معنای مشروعیت‌بخشی به افکار مردسالاری  و حذف سهمیه‌ی زنان در ساختن کشور است.

طالبان دقیقا همین کار را می‌کنند. حذف زنان از تاریخ امروز و آینده این‌ کشور ‌را در مرز نابودی کشانده است این خود نوعی استعمار درونی است.

سعیدپور: به نظر شما آیا استقلال سیاسی بدون مشارکت زنان، استقلال واقعی به حساب می‌آید؟

پژواک: استقلال سیاسی بدون مشارکت زنان که نیمی از جامعه است و در آن حق حضور، بلندکردن صدا، تحصیل و کار نداشته باشند، نه تنها که از آن نمی‌توان به نام آزادی یک کشور یاد کرد؛ بلکه توهمی بیش نیست.

امروز افغانستان تحت سلطه‌ی طالبان در انحصار مطلق بی‌عدالتی ظلم و استبداد قرار دارد. نه استقلال سیاسی دارد؛ نه آزادی اجتماعی؛ نه حق رای.

وقتی متخصصان کنار زده و جای‌شان جنگ‌جویان بی‌سواد پر می‌شود، وقتی دختران از مکتب و دانش‌گاه محروم می‌شوند؛  این دیگر استقلال نیست این اسارت است.

استقلال واقعی تنها زمانی معنا می‌یابد که همه افغانستانی‌ها مرد و زن در آزادی و برابری، حق مشارکت در سرنوشت خویش را داشته باشند، تا‌ همه بر سرنوشت‌ خود‌ حاکم باشد و عدالت اجتماعی نیز رعایت شود. ‌متاسفانه که ‌شرایط فعلی استقلال ما با وجود حاکمیت تروریزم زیر سوال است.

سیعدپور: طالبان از استقلال افغانستان تجلیل کردند؛ اما هیچ زنی در سیاست حضور ندارد. این مفهوم برای زنان افغانستانی چه معنایی دارد؟

پژواک: برای زنان افغانستانی، تجلیل طالبان از استقلال بیش‌تر یک تناقض تلخ است. زیرا استقلالی که طالبان از آن حرف می‌زنند، به معنای اسارت زنان است. زنانی که امروز از ابتدایی‌ترین حقوق انسانی محروم‌اند، نمی‌توانند این مراسم‌ها را واقعی بدانند. استقلال بدون آزادی و برابری برای زنان، بیش‌تر به یک «روز ملی دروغین» شباهت دارد تا به یک جشن رهایی.

سعیدپور: ۱۰۶ سال پس از آن امان‌الله خان، استقلال را اعلام کرد، اکنون با اشاره به وضعیت زنان، شما استقلال امروز را چگونه تعریف می‌کنید؛ کامل یا ناقص؟

پژواک: استقلال امروز افغانستان ناقص است. استقلال فقط بیرون رفتن نیروهای خارجی نیست؛ بلکه باید به معنای حاکمیت مردم بر سرنوشت‌شان باشد. وقتی نیمی از جامعه یعمی زنان حذف و سرکوب می‌شوند، استقلال کامل نیست؛ بلکه وابستگی به جهل و استبداد داخلی است.

 سعیدپور: به نظر شما، اگر زنان در روند استقلال و دولت‌سازی حذف شوند، چه پیامدهای بلندمدتی برای کشور خواهد داشت؟

حذف زنان یعنی حذف نیمی از توانایی‌های کشور. نتیجه آن چیزی جز فقر، عقب‌ماندگی، انزوا و بحران‌های دایمی نخواهد بود.

جامعه‌ای که زنانش را به حاشیه براند، توان رقابت با جهان ندارد. بدون حضور زنان در دولت‌سازی، افغانستان هیچ‌گاه به یک کشور مستقل و پیش‌رفته تبدیل نخواهد شد.

سعیدپور: آیا فکر می‌کنید مقاومت یا فعالیت زنان افغانستانی می‌تواند روزی معنای تازه‌ای به استقلال بدهد؟

بله، مطمئناً. مقاومت زنان افغانستانی همان امید زنده‌ی استقلال واقعی حقیقی مردم سالاری است. روزی خواهد رسید که استقلال نه فقط به معنای رهایی از سلطه خارجی، بلکه به معنای آزادی و عدالت در درون جامعه هم باشد.

آن روز استقلال با خون، فریاد و ایستادگی زنان معنا خواهد گرفت و تاریخ، استقلال حقیقی افغانستان را با نام زنان خواهد نوشت.

سعیدپور: پیام شما به جامعه‌ی جهانی در  ۲۸ اسد، و درباره وضعیت زنان افغانستانی چیست؟

پژواک: پیام من این است: جهان نباید فریب واژه‌ی استقلال را بخورد. زنان افغانستانی در بدترین وضعیت انسانی، اجتماعی و حقوقی به سر می‌برند.

استقلالی که زنان را از مکتب، کار، و زندگی اجتماعی محروم کند، در حقیقت بردگی مدرن است. از جامعه‌ی جهانی می‌خواهم زنان افغانستانی را فراموش نکنند و در برابر آپارتاید جنسیتی طالبان سکوت نکنند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا