امر بهمعروف؛ تیر خلاص بر حقوق زنان
آینور سعیدپور

توشیح و تنفیذ قانون «امر بهمعروف و نهیازمنکر»، موج جدیدی از محدودیتها بر زنان و دختران را در سراسر کشور گسترش داده است. شماری از زنان و دختران که در بخشهای چون بهداشت، آموزش و رسانه مصروف کار اند؛ میگویند که کارشان را با فرمان تازهی طالبان از دست میدهند. برخی از دختران دیگر نیز میگویند که از یک هفته به اینسو محدودیتها از سوی خانوادههای شان نیز افزایش یافته و آزادی تحرکشان به گونهی کامل سلب شده است.
در این گزارش با قشر مختلفی از زنان و دختران گفتوگو صورت گرفته و نظر آنان در مورد قانون تازهی طالبان پرسیده شده است.
محصور در چهاردیواری خانه

تعدادی از دانشجویان و دانشآموزان که در سه سال گذشته براساس فرمان طالبان از آموزش محروم اند؛ اکنون میگویند که به دلیل محدودیتهای تازهای که از سوی این گروه وضع شده، با ممانعت شدید خانوادههایشان مواجه اند. آنان میافزایند که به دلیل ترس از بازداشت و زندانیشدن، خانوادههایشان اجازهی بیرون شدن از خانه را نمیدهند.
شازیه، دانشجوست. او در نزدیک به دو سال گذشته باوجودی که از آموزش و سفرهای بیشتر از 72 کیلومتر محروم بود؛ اما اکنون این محرومیتها گستردهتر شده است.
زمانیکه در یک تماس تلفنی با شازیه صحبت میکنم، صدایش از ناراحتی میلرزد و بغض دارد. در ابتدا میگوید که حتا بازگوکردن محدودیتهای وضع شده بر دختران و زنان، او را به گریه وا میدارد و نمیتواند بگوید که چه حسی ندارد. چند ثانیهی مکث میکند و سپس زبان شکوه میگشاید: چند روزی که همی قانون وضع شده؛ فکر کنید حتا تا خانه برادرم که جز از فامیلام است و تمام خانواده رفتند؛ اجازه ندادند که بروم. میفهمید که این گروه چقدر وحشی است و امکان هرچیزی از اینها وجود دارد. باوجودیکه چپن و ماسک داشتم؛ ولی بازهم خانواده گفتند که به کدام دردسر نمانیم. یعنی ببینید که چقدر محدودیتها بالای یک زن و یک دختر در جامعه به حدی رسیده که همهی خانواده بتوانند یک جای بروند و یک دختر بهخاطر طالب و قانوناش در خانه تنها بماند. همین حالا که این داستان را برای شما میگویم از سرتاپای مرا لرزه گرفته.
او از سکوت مردم افغانستان بهویژه مردان و همچنان جامعهی جهانی نیز شکایت دارد. میگوید که این گروه در سه سال گذشته و با گذشت هرروز محدودیتها را به گونهی تدریجی بر زنان و دختران وضع و اجرا کرد؛ اما همه در برابر این وضعیت سکوت کرده اند. شازیه از جهان و سازمانهای حقوق بشری شکوه دارد و میگوید که باوجودیکه آنان مدعی دفاع از حقوق بشر اند؛ اما در برابر وضعیت زنان و دختران افغانستانی چشمشان نمیبیند و گوششان نمیشنود.
این دانشجو میگوید: شما ببینید که اینها در سه سال چقدر زنان و دختران را محدود کردهاند. یعنی در اول گفت که مکتب نرو. باز گفت که دانشگاه به روی دخترا بند است. باز کار زنان را منع کرد. حتا گفت که زنان و دختران به دفترهای سازمان ملل هم نروند و کار نکند. اما در مقابل تمام ای کارهای طالب، نه مردم کاری کرد و نه حتا سازمان ملل. باز دیدیم که سازمان ملل طالبا را به دوحه هم خواست و همرای شان جلسه گرفت. صدای هیچ زن را نشنید و بدبختی هیچ زن را ندید. دیگه حتا از سازمان ملل هم نمیتوان انتظاری داشت.
تمنا، دانشآموزیست که از آموزش محروم شده است. او میگوید که طالبان آنان را در ابتدا از آموزش محروم کرد و اکنون حتا صدایشان را نیز عورت میشمارد و مجبور به سکوت کرده است.
این دانشآموز میگوید که زنان و دختران پیش از طالبان هم مسلمان بودند و حجاب را مراعات میکردند؛ اما طالبان آنان را مجبور کرده که براساس سفارش و فرمایش این گروه پوشش و رفتارشان را تنظیم کنند.
تمنا با اشاره به محدودیتهای تازهی طالبان که صدا و صورت را عورت دانسته، میگوید که چنین فرمانی مسخره است. او میافزاید که هیچ زن و دختری در مکانهای عمومی بدون ضرورت جیغ و داد نکرده و صحبت کردن آنان در هر مکان براساس ضرورتشان است.
او در این باره چنین میگوید: حتا صدا را عورت کرده. کدام زن بازار رفته که چیغ و فریاد زده است؟ کسی که برای این کار بیرون نمیرود. هر زن و دختر که بیرون میره حتما ضرورتی میداشته باشه. میروند همان را حل کرده و بر میگردد.
قانون تازهی طالبان؛ مهر تاییدی برای پایان انتظار آموزش و کار

شماری از دختران دیگر میگویند، انتظار داشتند که بالاخره امر ثانی طالبان فرا میرسد به آنان اجازهی بازگشت به آموزش و کار داده میشود؛ اما این گروه با توشیح و تنفیذ قانون امر بهمعروف و نهیازمنکر بر انتظارهای آنان نقطهی پایان گذاشت.
∗آزاده، دانشجوی از کابل میگوید که پیش از توشیح این قانون امیدی در دلش بود که این گروه شاید بالاخره به دختران اجازه دهند که به آموزشهایشان ادامه دهند؛ اما اکنون این گروه پوشاندن صورت را نیز لازمی کرده و صدا را عورت میدانند؛ انتظارشان برای بازگشت به مکتب و دانشگاه نیز به پایان رسیده است.
به گفتهی او، زمانیکه شنیدهشدن صدایشان جرم و گناه پنداشته شود و این گروه صلاحیت هرنوع تنبیه زنان و دختران را داشته باشد؛ دیگر امید بازگشت به آموزش و کار نیز احمقانه است.
آزاده، در این مورد چنین میگوید: وقتی که اینها آمدند و گفتند که پس از این صدا و صورت شما هم عورت است. هر کس که از خانه بیمحرم بیرون شد و یا صدایش را کسی شنید ما حق داریم که زندانی کنیم؛ دیگه باید خیلی احمق باشیم که فکر کنیم ما دخترا باز مکتب و دانشگاه هم خواهد رفتیم.
نگرانی زنان از بیکاری

طالبان، باوجودی که کار زنان را در بخشهای مختلف و گسترده ممنوع کرده است؛ اما با آنهم شماری از زنان در بخشهای بهداشت، آموزش و کارهای خصوصی مصروف کار هستند. آنان در روزهای اخیر نگران اند که به اجراییشدن قانون امر بهمعروف و نهیازمنکر، اینبار افزون بر از دستدادن کارشان در خانهها زندانی میشوند.
∗نبیله، تجارتپیشه است. او از چند سال به اینسو در بخش صنایعدستی مصروف کار است. قانون و محدودیتهای تازهی طالبان را تاسفبار عنوان کرده و میگوید که با اجراییشدن این قانون صدها زن و دختر بیکار میشوند.
این زن تجارتپیشه با اشاره به فرمانهای طالبان میگوید که این گروه زنان و دختران را از آموزش، کار، مشارکت در فعالیتهای مختلف اجتماعی، فرهنگی و مدنی ممنوع کرد و اکنون راههای باقیمانده را نیز بهروی آنان مسدود میکند.
خانم نبیله میگوید که او و صدها زن دیگر مجبور اند که برای پیدا کردن لقمه نان و تهیهی نیازهای اولیهیشان کار کنند. به گفتهی او، اکنون طالبان تصمیم گرفته که راه پیدا کردن رزق حلال را نیز به روی آنان مسدود کند.
او میگوید که قانون تازهی طالبان و محدودیتها بر زنان و دختران آنان را ناراحت کرده است. اگر اینها میگویند که صدای زنان عورت است و نباید شنیده شود؛ ما را بسیار جگرخون ساخته. یک همی کار مانده، اگر این هم از ما گرفته شود. پس ما باید چه کاری کنیم؟
نسرین، یکی از زنان دیگر میگوید که برخی از زنان سرپرست خانوادههایشان استند و آنان مجبور برای کار و پیشبرد امور زندگیشان از خانه بیرون شوند. به گفتهی وی زنان و دختران مطابق به اسلام رفتار میکنند؛ اما انچه که طالبان بر زنان و دختران اجرا میکند، حتا مطابق به اسلام هم نیست.
او در این مورد چنین میگوید: برخی از نان سرپرست خانواده است. شوهر نداره و پسر جوان هم نداره. آنان مجبور است که بیرون برود و سود بیارد، کارهای خوده انجام بده. وقتی که صدایش و صورتش عورت باشد، پس بسیار به مشکل بر میخورد.
نگاهی به قانون امر بهمعروف و نهیازمنکر

در هفتهی گذشته، وزارت عدلیهی طالبان اعلام کرد که هبتالله آخندزاده، رهبر این گروه قانون امر به معروف و نهی از منکر را توشیح کرده است.
قانون ↔امر بهمعروف و نهیاز منکر دارای چهار فصل، ۳۵ ماده است و در ۱۱۴ صفحه در جریدهی رسمی نیز منتشر شده است.
در این قانون به موضوعهای مختلف چون حجاب زنان، ستر مردان و صلاحیتهای کارکنان وزارت امر به معروف و نهی از منکر پرداخته شده است.
مادهی سیزدهم این قانون که دارای هشت بند است به حجاب زنان اختصاص داده شده است.
در بند نخست، مادهی سیزدهم این قانون آمده است که ستر تمام بدن زن لازمی است، بر اساس این بند، زنان و دختران مکلف اند که همهی بدن خود را در مکانهای عمومی بپوشانند.
وزارت امر به معروف و نهی از منکر طالبان، در بند دوم، مادهی سیزدهم این قانون تعیین کرده که پنهانکردن روی زن به سبب ترس از فتنه ضروری است.
در این قانون آمده که صدای زنان (بلند خواندن آهنگها، نعتها و قراٸت در مجمع) عورت است.
براساس بند چهارم مادهی سیزدهم این قانون، لباس زنان کوتاه، نازک و چسپ نباشد.
در بند پنجم مادهی سیزدهم آمده است که زنان مسلمان مکلفاند که بدن و روی خویش را از مردان نامحرم پنهان کنند≈ و در بند ششم آمده است که ستر زنان مسلمان و صالح از زنان کافر و فاسق از ترس فتنه واجب است.
در بند هفتم این ماده نظر کردن مردان بالغ بیگانه به بدن و روی زنان و نظر کردن زنان بالغ به مردان بیگانه حرام دانسته شده است.
در بند هشتم آن گفته شده است که هرگاه زن بالغ برای حاجت ضروری از خانهی خویش بیرون شد، مکلف است که صدا، روی و بدن خود را ستر نماید.