زنان دارای معلولیت در افغانستان؛ رنج دوگانه میان تبعیض، فقر و فراموشی
آینور سعیدپور
زنان و دخترانی که در افغانستان با معلولیت زندگی میکنند، بار سنگینی از تبعیض و نابرابری را بر دوش دارند؛ رنجی که برای آنان دوچندان است: از یکسو محدودیتهای مبتنی بر جنسیت و در سوی دیگر پیامدهای سخت معلولیت. در نبود دسترسی عادلانه به خدمات اجتماعی، آموزشی و حمایتی، بسیاری از آنان در حاشیه قرار میگیرند و مبارزهی روزمرهای برای بقا، تبعیض و حضور در اجتماع را تجربه میکنند.
در فضای کنونی افغانستان که زیرساختهای حمایتی بهشدت فرسوده شده و فرصتها برای زنان محدودتر از هر زمان دیگری است، وضعیت زنان دارای معلولیت به مراتب پیچیدهتر و نگرانکنندهتر شده است. روایتهای آنان گواه خاموش اما تکاندهندهای از این واقعیت است.
تبعیض از خانه تا جامعه
صنم –نام مستعار– ۲۷ساله و باشندهی کابل است. او که از کودکی به دلیل بیماری دچار فلج کودکان شده، میگوید تلاشهای درمانی بسیاری انجام داده؛ اما نتیجهای نگرفته است. صنم، تأکید میکند که دختران و زنان دارای معلولیت در افغانستان با «مشکلهای فراوانی دستوپنجه نرم میکنند» و تبعیض گستردهترین آنهاست.
به گفتهی او، بزرگترین چالش این گروه، برخوردهای تحقیرآمیز از سوی خانواده، بستگان و جامعه است. «بعضی مردم معلولان را با چشم بد و تحقیر میبینند. بسیار گپهای بد است که دربارهی ما گفته میشود.»
او، باور دارد که جامعه به تواناییهای افراد دارای معلولیت اعتماد ندارد و آنان را «مسوولیت و بار اضافی» میپندارد؛ نگاهی که سبب میشود زنان دارای معلولیت از همان آغاز در چرخهای از ناامیدی، طرد و انزوا قرار گیرند.
صنم به مشکلهای اقتصادی نیز اشاره میکند؛ مشکلهایی که بسیاری از آنان را به مرز ناتوانی مطلق میکشاند: «ما وظیفه نداریم و مشکل اقتصادی داریم که برای ما مشکل است.» او، میگوید حتا زنانی که با دشواری درس خواندهاند، در نبود بازار کار و نبود حمایت نهادها، فرصت واقعی برای استقلال و مشارکت اجتماعی ندارند.

عایشه –نام مستعار– دیگر باشنده کابل، روایت متفاوت اما مشابهی دارد. او در کودکی بینایی خود را از دست داده و با وجود مراجعه به پزشکان متعدد، بیماریاش درمان نشده است. اما برخلاف تصور رایج در جامعه، عایشه معلولیت را «ناتوانی» نمیداند. او با استفاده از خط بریل توانسته مکتب و دانشگاه را به پایان برساند؛ کاری که در شرایط معمول افغانستان نیز دشوار است، چه رسد برای دختری نابینا.
با این حال، مسیر او با مخالفتهای اولیه خانواده و نگاههای سنگین جامعه گره خورده است. عایشه میگوید: «در مکتب باربار با تبعیض روبهرو شدهام. مثلا در مکتب در بین فرد بینا و نابینا بسیار فرق وجود داشت. گاهی از سوی استاد هم تبعیض میشد. اما کوشش میکردم که در برابرش مقاومت کنم تا درس بخوانم.»
محدودیتهای وضعشده از سوی طالبان نیز بر زندگی زنان دارای معلولیت سایه انداخته است. به گفته عایشه، آنان اکنون نهتنها با تبعیضهای گذشته روبهرو اند، بلکه از حق آموزش، حضور در اجتماع و دریافت حمایتهای قانونی و اجتماعی هم محروم شدهاند. «هیچ پشتیبانی از سوی طالبان و دیگر سازمانها با ما نشده است.»
او خواستار ایجاد فرصتهای آموزشی و کاری برابر برای همه شهروندان افغانستان بهویژه دختران و زنان دارای معلولیت است و باور دارد داشتن شغل برای آنان نه تنها یک نیاز فردی، بلکه یک ضرورت اجتماعی برای توسعه افغانستان است.
همزمان با روز جهانی افراد دارای معلولیت، دفتر نمایندگی سازمان ملل متحد در افغانستان (یوناما) اعلام کرده که نزدیک به یک میلیون و ۵۰۰ هزار شهروند افغانستان معلولیت دارند؛ آماری که ریشههای آن در چندین دهه جنگ، انفجارها، فقر، خشونت و دسترسی محدود به خدمات پزشکی نهفته است.
فقدان سیاستهای حمایتی و غیبت برنامههای مشخص برای رسیدگی به وضعیت افراد دارای معلولیت این قشر بهویژه زنان را شدیدا متاثر کرده است. در سوی دیگر، پس از حاکمیت طالبان، بسیاری از نهادهای خدماتی تعطیل یا محدود شده و جامعهی جهانی نیز حمایتهای خود را کاهش داده است، زنان دارای معلولیت در سکوتی اجباری و حاشیهای عمیقتر فرو رفتهاند.
آمار مشخصی از سوی طالبان و نهادهای بینالمللی دربارهی شمار دقیق زنان دارای معلولیت ارایه نشده است. اما هزاران زن و دختر دارای معلولیت هر روز با تبعیض، فقر، بیتوجهی و محدودیتهای اجتماعی و سیاسی روبهرو اند. آنان در جامعهای زندگی میکنند که هنوز در تلاش برای بهرسمیتشناختن ابتداییترین حقوق زنان است و افراد دارای معلولیت در پایینترین پلههای توجه اجتماعی قرار دارند.
با این حال، بخش زنان سازمان ملل، در تازهترین گزارشش به مناسبت روز جهانی افراد دارای معلولیت اعلام کرده است که زنان ۲۰ درصد بیشتر از مردان در افغانستان معلول استند
سوزان فرگوسن، نماینده ویژهی بخش زنان سازمان ملل در افغانستان، گفته است که زنان و دختران دارای معلولیت در افغانستان با شدیدترین تبعیضها و بزرگترین موانع در دسترسی به خدمات و حمایتهایی روبهرو استند که برای داشتن زندگی با کرامت به آن نیاز دارند.
براساس این گزارش، افزایش شمار زنان دارای معلولیت با محدودیتهای گسترده بر حقوق زنان، دشواری دسترسی به خدمات صحی و کمکهای انساندوستانه و خطر فزاینده خشونتهای مبتنی بر جنسیت در این کشور مرتبط است.



