صنایعدستی زنان بامیانی در تنگنای بحرانها؛ کاهش گردشگران و فروش
آینور سعیدپور

در دل کوههای سر به فلک کشیدهی بامیان و در کنار قلههای بلند کوه بابا، زنان و دختران با دستان هنرمند و قلب پر از امید؛ از دل طبیعت خشن این منطقه اثرهای ظریف و ارزشمندی از گلیم گرفته تا سفالیهای نقشدار خلق میکنند. این ولایت به دور از امکانات مدرن و فرصتهای انکشافی؛ با تاریخ کهن و زیباییهای طبیعی خود شناخته میشود و روزگارانی محل پررنگ گردشگران داخلی و خارجی بود. این روزها بازار صنایعدستی که روزگاری منبع اصلی درآمد زنان بامیانی بود، در سایهی فقر و کاهش گردشگران رو به افول گذاشته است. اکنون کاهش فروش، معیشت این زنان و دختران را تهدید میکند.
پس از حاکمیت طالبان حضور گردشگران بهطور چشمگیری کاهش یافته است. آنان میگویند که گردشگران خارجی بهدلیل ترس از طالبان به اینجا سفر نمیکنند. در سوی دیگر ممنوعیت حضور زنان در پارکهای ملی این ولایت، نیز سبب کمرنگ شدن حضور خانوادهها در این اینجا شده است.
فاطمه عزیزی، یکی از صدها زنی است که سالها به اینسو مصروف کارهای صنایعدستی است. او کارهای دوخت و دوز انواع مختلف صنایع محلی این ولایت را به گونهی سنتی یاد گرفته است. عزیزی افزون بر اینکه خودش مصروف این کار است با گروه بزرگ از زنان و دختران این ولایت شبکهسازی کرده است. او کاروبار کوچکی را در این بخش راهاندازی کرده و تلاش دارد که برای صنایعدستساز زنان بامیانی بازار فروش پیدا کند.
این زن تجارتپیشه با 200 زن و دختر دیگر در این ولایت در ارتباط است. فاطمه، از بازارهای آزاد سفارش دریافت میکند و سپس آنرا به زنان بامیانی میسپارد که با هنر دستان شان صنایعی ظریفی را خلق کند.
سطح درآمد مردم این ولایت بسیار پایین است و زندگی بیشتر آنان به کشاورزی و مالداری به شیوهی سنتی وابسته است. مردان و زنان برای چرخش زندگی از بام تا شام در مزرعههای شان کار میکنند؛ اما معمولا درآمد بسیار کمی دارند. زنان و دختران از پشم و پوست حیوانی در بخش صنایعدستی سنتی که ویژهای این ولایت است، استفاده میکنند.
زنان بامیانی در بخش صنایعدستی مختلف چون گلیمدوزی، قالینبافی، خامکدوزی، تولید لباسهای سنتی هزارگی، کوزهگری و سفالگری مصروف هستند. فاطمه که از نزدیک به صدها زن در این ولایت در ارتباط است، میگوید که برای بیشتر آنان، درآمد صنایعدستی از محدود منبعهای درآمد زنان و دختران بامیانی است.
فاطمه عزیزی با اشاره به کار دشوار و ظریف صنایعدستی از بازار کمرنگ فروش شکایت دارد. به گفتهی عزیزی، در حال چشم امید بسیاری از زنان به درآمد صنایعدستی است؛ اما در سالهای پسین و بهویژه پس از حاکمیت طالبان مردم علاقهی به خرید صنایعدستی ندارند.

به گفتهی این زن تجارتپیشه، حضور گردشگران در بامیان کاهش یافته است. در سوی دیگر، خانوادههای که به آنجا میروند به دلیل فقر و بهای بلند صنایعدستی توان خرید آنرا ندارند؛ اما کمرنگ شدن گردشگران خارجی نیز بازار صنایعدستی زنان را به شدت متاثر کرده است. «گردشگران خارجی به بامیان زیاد نمیآیند. خانوادههای که میآیند یا توان خرید ندارد چون قیمت است یا هم علاقهی ندارند چون بیشتر این صنایع در افغانستان رایج است».
عزیزی تلاش دارد که برای صنایعدستی زنان و دختران در ولایتهای دیگر بازاریابی کند و برای دستیابی به این هدف باید بهطور دوامدار به ولایتهای دور و نزدیک سفر کند. او میگوید که داشتن یک همراه مرد، هزینههای سفرش را بالا برده است، چون همهی سفرهای ولایتی او دستآرود ندارد و گاهی دستخالی بر میگردد.
نرگس بختیاری، دیگر زن تجارت پیشه از بامیان در صحبتی با خبرگزاری بانوان افغانستان از کمرنگ بودن بازارهای فروش شکایت دارد. به گفتهی نرگس، صنایعدستی که با زحمت و صرف وقت زیاد از سوی زنان و دختران بامیانی تهیه میشود، به فروش نمیرود و گاهی ماهها روی دست شان باقی میماند.
بانو بختیاری از شش سال به اینسو مصروف کارهای صنایعدستی است و با گروهی از زنان و دختران بامیانی در ارتباط است. او نیز مانند فاطمه تلاش دارد که با فروش و صادرات صنایعدستی به خارج و دیگر ولایتها لقمهنانی برای خود و زنان تهیه کند؛ اما از چالشها و موانع که فرا راه کارش است؛ شکایت دارد.
نرگس میگوید که صنایعدستی یکی از دشوارترین و در عین حال، نمادی از ارزش فرهنگی و تاریخی افغانستان است؛ اما توجهی برای رشد آن بسیار کم و ناچیز بوده است. بانو بختیاری میگوید که زنان زیادی در سراسر افغانستان بهویژه در بامیان در این بخش مصروف کار اند و برای بعضیها تنها منبع درآمدشان است. او در یکی از بازارهای این ولایت دکانی دارد و از آن طریق صنایعدست ساز زنان گرفته و تلاش دارد که آنرا بفروشد.
بانو بختیاری میگوید که گردشگران انگشتشماری برای خرید به این بازار میآیند که بیشتر آنان به دلیل ناداری توان خرید را ندارد. او نیز مانند فاطمه میگوید که گردشگران خارجی به اینجا نمیآینده و همین سبب شده که بازارهای صنایعدستی زنان و دختران این ولایت افت شدیدی داشته باشد.
در سوی دیگر، نرگس میگوید که دسترسی شان به بازارهای محلی، ملی و جهانی بسیار محدود است. به همین دلیل آنان به ندرت صنایعدستی را به در بازار بزرگ به نمایش میگذارند. نرگس میفزاید که علاقهمندی برای سرمایهگذاری و رشد صنایعدستی نیز وجود ندارد.

فرزانه احمدی، یکی از زنان دیگریست که در بامیان مصروف کارهای صنایعدستی است. او میگوید که در این ولایت بازارهای مناسب برای زنان و دختران وجود ندارد. به گفتهی فرزانه، مکانهای اندک و انگشت شماری که برای فروش صنایعدستی زنان در نظر گرفته شده، کرایهی بلند دارد. احمدی میافزاید که در سالهای پسین فروش شان به شدت کاهش یافته و نمیتواند کرایهی دکانها را نیز پرداخت کند.
بانو احمدی در حالیکه از کمرنگ بودن بازارهای صنایعدستی شکایت دارد، میگوید که باید سهولتهای لازم برای رشد این بخش در نظر گرفته شود. او خواستار ایجاد بازارهای ویژه برای زنان شده و همچنان میگوید که مالیات نیز کاهش یابد.
او میگوید: «امسال فروش هیچ نیست. پیش از این وضعیت بهتر بود. در روز حتا یک هزار هم فروش نداریم، گاهی در روز چهارصد-پنجصد میفروشیم؛ اما بیشتر وقت همین هم نمیشود. سالهای گذشته فروشات بسیار خوب بود. در روز ما چهار هزار تا ده هزار در روز فروش داشتیم».
بامیان از ولایتهای تاریخی و فرهنگی افغانستان است که با داشتن طبیعت بکر و اثرهای باستانی ارزشمند، شهرت جهانی دارد. این ولایت در گذشته و بهویژه در دورهی جمهوری، مقصد بسیاری از گردشگران داخلی و خارجی بود. صنایعدستی زنان بامیانی، از جمله گلیمدوزی، قالینبافی و سفالگری به عنوان یکی از ارکان مهم اقتصاد محلی و فرهنگی این ولایت شناخته میشود.
این صنایع که نسلها از زنان بامیانی بهطور سنتی منتقل شدهاند، نه تنها نمادی از هنر و فرهنگ محلی هستند؛ بلکه بخش مهمی از درآمد خانوادهها را تشکیل میدهند. با این حال، در سالهای اخیر و بهویژه پس از بازگشت طالبان به قدرت، این صنایع به مشکلهای جدی روبهرو شده و زنان و دختران را نیز با چالشهای اقتصادی روبهرو کرده است.