پس از بسته شدن کافه‌های زنانه در هرات، “دختران کافه‌دار” در چه حال اند؟

حدیث حبیب‌یار و سحر سروری

کافه‌داران زن از هرات می‌گویند که پس از بسته شدن کافه‌های شان توسط نیروهای «امر به معروف و نهی از منکر» طالبان، روزهای «تلخ و دردناکی» را تجربه می‌کنند. آنان می‌افزایند که این اقدام طالبان نه تنها منبع‌ درآمدشان را گرفته؛ بلکه فشارهای روانی شدیدی را نیز به همراه داشته است. برخی از آنان می‌گویند که با این اقدام طالبان حس می‌کنند که دیگر فضای برای رشد و کفایی زنان در حاکمیت این گروه وجود ندارد.

این زنان که پیش از این در کافه‌ها به عنوان یک منبع درآمد و فضایی اجتماعی فعالیت می‌کردند، حالا با مشکل‌های معیشتی و روانی «غیرقابل تحمل» روبه‌رو شده‌اند.

گیتا انوری -نام مستعار- دانش‌جوی دانش‌کده‌ی پزشکی دانش‌گاه هرات و یکی از کافه‌داران زن در این ولایت است. او پیش از بسته شدن کافه‌اش به عنوان یک کارآفرین در میان مردم شناخته می‌شد. فضای کافه‌اش محلی برای گفت‌وگو‌ی زنان و دختران و ارتباطات اجتماعی بود؛ اما پس از بسته شدن این فضا از سوی طالبان، زندگی او تحت تاثیر قرار گرفته. انوری می‌گوید که اکنون بار دیگر با افسردگی و فقر دست‌و‌پنجه نرم می‌کند.

بانو انوری می‌گوید که به‌خاطر سیاست‌های طالبان بار دیگر از جامعه طرد شده و زحمت‌های چند ساله‌اش از بین رفته است. او اظهار داشت: «زمانی که کافه‌ام بسته شد، دقیقاً همان احساسی به من دست داد که وقتی درهای دانش‌گاه به روی من بسته شد. این به معنای آن است که دوباره به انزوا رانده شدم. اکنون نیز همان افسردگی‌ها و نگرانی‌ها شب و روز مرا در بر گرفته است».

این کارآفرین زن می‌گوید که افزون بر افسردگی و انزوا، اکنون در وضعیت اقتصادی بسیار دشواری قرار دارد. گیتا می‌گوید که به‌دلیل هزینه‌های بالای برق و اجاره‌ی کافه، اکنون از چند منبع قرض‌دار است. بانو انوری پس از بسته‌شدن کافه‌های زنان، نتوانسته وسایل کافه‌ را به قیمت مناسب بفروشد. به همین دلیل مجبور شده همه‌ی تجهیزات کافه‌اش را در خانه‌اش انبار کرده است.

گیتا که به‌تازگی کافه‌اش با هزینه‌ی زیادی راه‌اندازی کرده بود، گفته است: «تمام سرمایه‌ام به هدر رفت. وسایلی که از کافه باقی ماند را مجبور شدم در خانه‌ام انبار کنم. کافه‌ام تنها امیدم در این کشور بود؛ اما طالبان آن را از من گرفتند. اکنون با افسردگی، قرض‌داری و انبوهی از حسرت و ناامیدی دست‌و‌پنجه نرم می‌کنم. تمام آرزوهایم در این مسیر از بین رفت و دیگر نمی‌دانم چه باید بکنم؟».

بانو انوری ادامه می‌دهد که به‌خاطر بازگشایی کافه‌اش از هیچ تلاشی دریغ نکرده است. او حتا برای پی‌گیری مسایل مربوط به کافه‌اش به کابل نیز سفر کرده است. با این حال، طالبان از تصمیم خود مبنی بر بسته شدن کافه‌های زنانه در هرات صرف‌نظر نکردند. او توضیح می‌دهد: «در هرات بارها به اداره‌ی اطلاعات فرهنگ مراجعه کردیم؛ اما هر بار طالبان به ما می‌گفتند که زنان اجازه‌ی کار ندارند. یک‌بار حتا به‌خاطر دریافت جواز کار مجبور شدم به کابل بروم؛ اما آن‌جا هم هیچ نتیجه‌ای نگرفتم. نیروهای امر به معروف و نهی از منکر طالبان به همین راحتی ما را از کار و فعالیت منع کردند و به خانه‌نشینی کشاندند».

پس از بسته‌شدن کافه و قرص‌داری‌های زیاد، گیتا تصمیم ندارد که شغل جدیدی را شروع کند. او می‌افزاید که احساس می‌کند تحت حاکمیت طالبان هیچ انگیزه و امیدی برای ادامه‌ی زندگی ندارد. او می‌گوید که شرایط کنونی به قدری «دشوار و ناامیدکننده» است که چشم‌اندازی برای آینده نمی‌بیند.

«زور و تهدید» طالبان

سحر سروری/ خبرگزاری بانوان افغانستان

برخی دیگر از کافه‌داران زن هم‌چنان در صحبت با خبرگزاری بانوان افغانستان می‌گویند که نیروهای «امر به معروف و نهی از منکر» طالبان نه تنها اقدام به بستن کافه‌های شان کردند؛ بلکه آنان را با تهدیدهای جدی نیز کرده است. آنان می‌گویند که محتسبان طالبان با استفاده از کلمه‌های «توهین‌آمیز و ناپسند»، احترام و هویت شان را زیر سوال برده‌اند.

تبسم رسولی -نام مستعار-، دانش‌جو و یکی از کافه‌داران زن است. او می‌گوید که کافه‌اش تنها منبع درآمد او و خانواده‌اش بوده و پس از بسته شدن آن، وضعیت زندگی‌اش هر روز “بدتر” از پیش می‌شود. تبسم هم‌چنین اشاره می‌کند که هر تلاشی برای بازگشایی کافه‌اش بی‌نتیجه مانده و همواره با «تهدید، زورگویی و توهین‌های» طالبان مواجه بوده است.

بانو رسولی افزوده است: «پس از آن که مکتب‌ها، دانش‌گاه‌ها و مرکز‌های آموزشی همه به روی ما بسته شدند، تصمیم گرفتم با راه‌اندازی کافه‌ای منبع درآمدی برای خانواده‌ام پیدا کنم و از فقر نجات‌شان دهم؛ اما طالبان کافه‌ام را بستند و هر بار با کلمات ناپسند و توهین‌آمیز به من برخورد می‌کردند و می‌گفتند: “زن کیست که کار کند؟ حرف حرف ماست و هیچ تلاشی نکن. وقتی بسته کردیم، باید بسته باشد و تمام”، این حرف‌ بار‌ها و بار‌ها برایم گفتند».

او می‌گوید که طالبان حتی جواز فعالیت رسمی را برایش ندادند و در نتیجه مجبور شد به نام مردان خانواده‌اش جواز دریافت کند. با این حال، حتی پس از این اقدام، هم‌چنان با واکنش‌های «تند و محدودیت‌های شدید» طالبان مواجه شده است. او می‌افزاید که نتوانسته به راحتی فعالیت‌هایش را ادامه دهد. تبسم گفت: «طالبان به دختران جواز نمی‌دهند و جواز من از طرف مردان گرفته شده بود و کار می‌کردم. زمانی‌که خواستن کافه‌ام را بسته کنند چندین بار گفتم که من جواز دارم؛ اما گفتند حرف، حرف ماست و باید بسته شود».

تبسم نیز می‌گوید که در حال حاضر به‌دلیل محدودیت‌ها و فشارهای شدید طالبان، مجبور به خانه‌نشینی شده است و شرایط روانی بسیار دشواری را تجربه می‌کند. او بیان می‌کند که احساس می‌کند در یک وضعیت بسته و ناامیدکننده گیر افتاده است و هیچ راهی برای رهایی از این وضعیت ندارد.

بانو رسولی افزوده است: «روزی که کافه‌ام بسته شد، ضربه‌ای شدید و غیرقابل تحمل به من وارد شد. دوباره همان حس ناامیدی و سرخوردگی را تجربه کردم که پیش از این با بسته شدن دروازه‌های دانش‌گاه‌ها احساس کرده بودم. این وضعیت برایم بسیار سخت بود، زیرا نه تنها کسب‌وکارم را از دست دادم؛ بلکه احساس کردم که هر چیزی که به آن وابسته بودم، به سرعت از دست رفت».

او هم‌چنان از محدودیت‌های روزافزون و «زن‌ستیزانه» طالبان انتقاد کرده و می‌گوید که زنانی که سرپرست خانواده‌های شان هستند، تحت حاکمیت این گروه در وضعیت نابسامانی به سر می‌برند. تبسم ادامه می‌دهد: «طالبان بر این باورند که مرد باید کار کند و هزینه‌های زن را تأمین کند. حالا سرنوشت زنانی که هیچ سرپرستی ندارند، چه خواهد شد»؟

خواست‌ها از جامعه‌ی جهانی

حدیث حبیب‌یار/ خبرگزاری بانوان افغانستان

در همین حال، برخی دیگر از کافه‌داران در این ولایت از جامعه‌ی جهانی و نهادهای کمک‌کننده درخواست می‌کنند که هرچه سریع‌تر به وضعیت بحرانی آنان رسیدگی کنند و نگذارند که حقوق و منافع شان تحت حاکمیت طالبان بیش از پیش «پای‌مال» شود.

رویا احمدی-نام مستعار- یکی دیگر از کافه‌داران است. او از نهادهای بین‌المللی می‌خواهد تا با توجه به شرایط دشوار اقتصادی و اجتماعی که در نتیجه‌ی حکومت طالبان به وجود آمده، اقدام‌های جدی برای حمایت از زنان و دختران افغانستانی انجام دهند و از نقض حقوق‌شان جلوگیری کنند.

بانو رویا که دو هفته پس‌از راه‌اندازی کافه‌اش با ممنوعیت طالبان روبه‌رو شده، گفته است که تمام سرمایه‌اش از پول قرضه بوده و حالا شرایط خوبی ندارد. او می‌افزاید: «من از مادرم قرضه گرفته بودم تا کافه‌ی خود را راه‌اندازی کنم؛ اما دیری نگذشت که نیروهای امر به معروف و نهی از منکر طالبان به کافه‌ام هجوم آوردند و آن‌را بستند. حالا نمی‌دانم که به کدام راه بروم و چه کاری به‌خاطر رهایی از فقر و خانه‌نشینی انجام دهم».

او می‌گوید که طالبان بدون ارایه‌ی هیچ نوع دلیل یا مدرکی، کافه‌‌اش آنان را بسته‌اند. رویا گفت: «نیرو‌های طالبان، لباس سفید بر تن داشتند و وارد کافه‌ام شدند. بدون این‌که مدرکی نشان دهند، ادعا کردند که در این‌جا دخانیات مصرف شده، موسیقی پخش شده و زنان حجاب نداشته‌اند، سپس کافه‌ام را بسته کردند».

گفتنی‌ست که طالبان چندی پیش حدود شش کافه‌ی ویژه‌ی زنان را در ولایت هرات بستند.

زنان کافه‌دار به خبرگزاری بانوان افغانستان گفتند که طالبان نوشیدن قهوه را نیز برای زنان «حرام» می‌دانند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا