هشت مارچ؛ مبارزه‌‌های زنان برای برابری جنسیتی

لیدا بارز

هم‌بستگی و ایستادگی زنان برای تغییر روی‌کرد جدید و نگرش تازه‌ی جهان به آنان. مبارزه با نابرابری و بی عدالتی‌ها، زنان را وا داشت تا مطالبه‌ی حقوق کنند. نداشتن تعطیلی زایمان، حقوق نابرابر کارگری، آپارتاید جنسیتی، نگاه تحقیرآمیز جامعه به آنان، تبعیض‌های مبتنی بر جنسیت، اهانت آشکار و کار کردن بیشتر از هشت ساعت، باعث شد تا شماری از زنان در کارخانه نساجی کتان در امریکا و کارخانه‌های اروپا در سال ۱۸۵۷ مبارزه کنند؛ مبارزه‌ی که در جهان، سراسری شد. پس از پنجاه سال عرق‌ریزی و سوختن بیش‌ از صد زن در هیزوم استثمار باعث شد تا این مبارزه آهسته‌آهسته، شکل سازمان‌یافته‌تری تبدیل و بالاخره «هشت مارچ» شد. زنان و مبارزان که آغازگر این نبرده بودند، توانسته‌اند که مسوولیت این نبرد تاریخی را بدوش بکشند. آنان سوختند تا بگویند زن یک انسان است، کافی است او را مثل یک انسان بشناسیم.

روز جهانی زن یا هشت مارچ، از جنبش کارگری شروع شد و به رویداد جهانی تبدیل شد که سازمان ملل متحد نیز آنرا به‌رسمیت شناخته است. شروع این راه‌پیمایی بزرگ و صدای عدالت‌خواهی زنان برای زنان در سال ۱۹۰۸ در امریکا کاشته شد، زمانی‌که ۱۵ هزار زن در شهر نیویورک راه‌پیمایی کردند و خواهان ساعت‌های کار کم‌تر، حقوق بیش‌تر و حق رأی شدند. حزب سوسیالیست آمریکا، یک سال پس از این راه‌پیمایی، اولین روز جهانی زن را اعلام کرد.

کلارا زتکین، بنیان‌گزار هشت مارچ

کلارا زتکین، آیده‌ی جهانی شدن این روز را برای اولین بار در سال ۱۹۱۰ در کنفرانس جهانی زنان کارگر در کپنهاگ پیش‌نهاد داد. در این کنفرانس ۱۰۰ زن از ۱۷ کشور جهان حضور داشتند که همگی به اتفاق آراء با پیش‌نهاد او موافقت کردند. او برای این روز تاریخ خاصی را مد نظر نداشت. این روز تا سال ۱۹۱۷ و تا اعتصاب زنان روسیه در زمان جنگ برای “نان و صلح”، شکل رسمی به‌خود نگرفت. چهار روز پس از اعتصاب زنان، تزار ناچار به کناره‌گیری شد و دولت موقت حق رأی زنان را تضمین کرد. تاریخ شروع اعتصاب زنان درتقویم میلادی قدیم که آن زمان در روسیه رایج بود، یک‌شنبه ۲۳ فبروری بود. این روز در تقویم میلادی جدید برابر با ۸ مارچ و همین روزی است که امروزه گرامی داشته می‌شود.

اولین گرامی‌داشت از هشت مارچ در ۱۹۱۱

این روز در سال ۱۹۱۱ برای اولین بار در اتریش، دانمارک، آلمان و سوئیس برگزار شد. جشن صد‌سالگی این رویداد هم در سال ۲۰۱۱ برگزار شد، امسال روز جهانی زن ۱۱۳ ساله می‌شود. امروز در سراسر جهان صد و سیزدهمین روز جهانی زن را جشن می‌گیرند.

۱۲ تا ۱۳ ساعت کار در شرایط آلوده و ناسالم و دریافت دست‌مزد کم باعث خشم زنان روسیه شده بود. البته این تمام خواسته زنان نبود. آنان هم‌چنین خواستار پایان جنگ و بازگشت مردان از جبهه‌های جنگ جهانی بودند. در این اعتراض‌ها، کارگران زن خواستار هم‌بستگی بیش‌تر مردم و حمایت مردان به‌‌ویژه کارگران ماهر در بخش مهندسی و کارگران کارخانه‌های فلز بودند. این گروه‌ها کسانی بودند که از نظر سیاسی و اجتماعی آگاه‌تر و قدرت‌مندترین نیروی کار شناخته می‌شدند. در آن روز، زنان به‌ سمت پنجره‌های کارخانه چوب و سنگ و گلوله‌های برفی پرتاب می‌کردند و تلاش می‌کردند تا وارد ساختمان اصلی شوند.

۱۲ تا ۱۳ ساعت کار در شرایط آلوده و ناسالم و دریافت دست‌مزد کم باعث خشم زنان روسیه شده بود. البته این تمام خواسته زنان نبود. آن‌ان هم‌چنین خواستار پایان جنگ و بازگشت مردان از جبهه جنگ جهانی بودند. در این اعتراض‌ها، کارگران زن خواستار هم‌بستگی بیش‌تر مردم و حمایت مردان به‌‌ویژه کارگران ماهر در بخش مهندسی و کارگران کارخانه‌های فلز بودند. این گروه‌ها کسانی بودند که از نظر سیاسی و اجتماعی آگاه‌تر و قدرتمندترین نیروی کار شناخته می‌شدند. در آن روز، زنان به‌ سمت پنجره‌های کارخانه چوب و سنگ و گلوله‌های برفی پرتاب می‌کردند و تلاش می‌کردند تا وارد ساختمان اصلی شوند.

ایسنا پلاس، ۱۸۵۷ و دلیل نام‌گذاری هشت مارچ

داستان مبارزات و دلیل نام‌گذاری ۸ مارس به‌عنوان روز جهانی زنان از سال ۱۸۵۷ میلادی آغاز شد. به‌دنبال شرایط کاری سخت و غیر انسانی و هم‌چنین دست‌مزد کم که کارگران زن در واکنش به این نابرابری و بی‌عدالتی در نقاط مختلفی از اروپا و آمریکا اعتراض کردند. تظاهرات زیادی در این زمینه نیز به‌راه افتاد. کارگران نساجی زن در یک کارخانه پوشاک در شهر شیکاگو برای اعتراض به این شرایط اعتصاب کردند. به‌همین دلیل صاحب این کارخانه برای جلوگیری از اتحاد کارگران بخش‌های مختلف، این زنان را در محل کارشان حبس کرد. پس از مدتی؛ این کارخانه آتش گرفت و تنها تعداد کمی از زنان کارگر توانستند جان خود را نجات دهند. در نهایت ۱۲۹ نفر دیگر از آنان در این آتش گرفتار شدند و سوختند. سال‌ها بعد زنان در آمریکا و کشورهای مختلف اروپا، در واکنش به تبعیض، استعمار کاری زنان و فشار علیه زنان در محیط کار در این روز به خیابان‌ها آمدند.

لوییس زیتس، در آلمان

وی به حکومت سوسیالیست آلمانی پیش‌نهاد تأسیس سالانه‌ی روز بین‌المللی زن را داد و کلارا زتکین سوسیالیست پیش‌رو که بعدها یک رهبر کمونیست شد، از او حمایت کرد. اما در آن کنفرانس تاریخ و روز خاصی برای این روز مشخص نشد. در آن کنفرانس؛ نمایندگان که مجموعه‌ای از ۱۰۰ زن از ۱۷ کشور اروپایی و آمریکایی بودند، با ایده «ترویج حقوق برابر، شامل حق رای برای زنان» موافقت کردند.

برگزاری ۳۰۰ تظاهرات در یک روز

سال بعد در ۱۹ مارچ ۱۹۱۱ روز بین‌المللی زن برای میلیون‌ها شهروند در اتریش، دانمارک، آلمان و سوییس برای اولین بار شناخته شد. تنها در امپراطوری اتریش-مجارستان، ۳۰۰ تظاهرات برگزار شد. در وین، زن‌ها در «رینگ‌اشتراسه رژه» رفتند و بنرهایی به افتخار کشته شده‌های کمون پاریس حمل کردند. مطالبات زنان در آن سال؛ حق رای، مناصب عمومی، تنظیم ساعت کار برابر با مردان، حقوق برابر با مردان و تنظیم مرخصی زایمان بود. آنان هم‌چنین نسبت به تبعیض جنسیتی در استخدام اعتراض داشتند. آمریکایی‌ها در آخرین یک‌شنبه فبروری روز ملی زن را به پا داشتند.

مبارزه برای اعطای حق رای زنان از لندن تا آلمان

در ۱۹۱۴ روز جهانی زنان در ۸ مارچ برگزار شد. در همان سال، برگزاری روز زن در آلمان منجر به اعطای حق رای زنان شد اما زنان آلمانی هم‌چنین تا سال ۱۹۱۸ این حق را به دست نیاوردند.

در ۸ مارچ ۱۹۱۴ در لندن نیز راه‌پیمایی از میدان «بو تا ترافالگار» در حمایت از حق رای زنان برگزار شد. «سیلویا پنکهرست» فعال حقوق زنان در بریتانیا در راه میدان ترافالگار برای سخن‌رانی، جلوی ایستگاه چارلز کراس دست‌گیر شد. سیلویا از جمله زنانی است که برای اعطای حق رای در بریتانیا تلاش کرد. در ۱۹۱۷ تظاهراتی تحت عنوان روز بین‌المللی زن در سنت پترزبورگ برپا شد که سرآغاز انقلاب فبروری بود. در این روز، زنان در سنت پترزبورگ برای «نان و صلح» در اعتصابات شرکت کردند و خواستار پایان دادن به جنگ جهانی اول، کم‌بود مواد غذایی روسیه و حکومت استبدادی مطلقه شدند.

انقلاب زنان برای نان

مورخان و تاریخ پژوهان می‌گویند که این اعتراض زنان برای «نان» بود و مانند همیشه، گروهی از جامعه‌ی روسیه خواستار مطالبات اقتصادی خود بودند. با وجود این‌که تمام اعتراض ۸ مارچ زنان کارخانه نساجی ویبورگ برگرفته از احساسات زنانه‌شان بود و بدون هیچ‌گونه برنامه‌ریزی سیاسی پیش رفتند؛ اما همین یک اعتراض زنانه اولین چراغ انقلاب روسیه و حکومت تزاریسم شد.

زنان تلاش کردند پیش از آن‌که اقدام‌شان پشت حرکت مردان کارگر و احزاب مردسالار نادیده گرفته شود، حرف خود را نیز بزنند. از آغاز اعتصابات فبروری شعارهای سیاسی علیه جنگ در اعتراض‌های داده می‌شد. جسارت، بی‌باکی، عزم و هم‌چنین روش‌هایی که زنان برای اعتراض استفاده می‌کردند؛ روشن کرد که زنان ریشه‌ی مشکلات را به ‌خوبی متوجه شده‌اند. زنان فهمیده بودند که وحدت کارگران و حمایت سربازان از معترضان، به جای دفاع از دولت تزاری، رمز پیروزی آن‌هاست.

«ترورتسکی» متفکر روسی در این باره نوشته است: «نقش بزرگ را زنان کارگر با ایجاد روابط بین کارگران و سربازان ایفا کردند. آن‌ها شجاع‌تر و جسورتر در صحنه حاضر می‌شدند و با نزدیک شدن به سربازان و فرماندهان نظامی از آنان می‌خواستند، تفنگ خود را زمین بگذارند و به آنان بپیوندند. سربازان نیز با دیدن این صحنه هیجان­ زده می‌شدند و با نگاه‌هایی مضطرب با یکدیگر صحبت می‌کردند و نمی‌دانستند چه واکنشی نشان دهند.»

با این حال، در ۲۳ فبروری (۸ مارچ)، زنان کارگر توانستند سربازانی را که مسئول مخازن واگن‌های برقی بودند؛ متقاعد کنند به اعتصاب بپیوندند. سربازان واگن‌ها را واژگون کردند تا از آن‌ها به‌عنوان سنگر علیه پلیس استفاده کنند. خستگی سربازان از جنگ و بحران‌های حاصل از آن و هم‌چنین گسترش این اعتراضات خودجوش در دیگر نقاط تنها دلیل پیروزی‌ معترضان بر سربازان نبود، بلکه زنان کارگر نساجی از سال ۱۹۱۴ با تعداد زیادی از سربازان کشاورز و رعیت که عمدتاً در پتروگراد زندگی می‌کردند، آشنا بودند.

 مردان در پادگان‌ها و زنان در کارخانه‌ها، کسانی که از یک منطقه به شهرها آمده بودند، با یکدیگر ارتباط برقرار می‌کردند و درباره‌ای مشکلات حرف می‌زدند. این کار باعث شده بود که فاصله بین سربازان و کارگران به ‌مرور کمتر شود و زنان کارگر درباره حمایت مسلحانه در اعتراضات درک و فهم روشنی پیدا کنند. زنان کارگر کسانی بودند که در خط اول انقلاب فبروری یعنی انقلابی که اوج نابودی تزاریسم بود، محکم و استوار ایستادگی کردند. آن‌ها صرفاً جرقه‌ی این انقلاب را نزدند، بلکه موتور محرک آن بودند. زنان کارگر زمانی دست به چنین اقدامی زدند که بسیاری از کارگران مرد و انقلابیون به آن‌ها اطمینان نداشتند.

زنان کارگر و سرپرست خانوار مجبور بودند؛ ساعت‌ها برای تامین موادغذایی خانواده خود در صف بایستند.

این امر باعث شد آن‌ها به مرور زمان متوجه شوند که مطالباتشان برای رسیدن به نان، بر مطالبات سیاسی مبنی بر پایان یافتن جنگ ارجحیت ندارد و هر دو به یک میزان باید در اولویت قرار گیرند. در نهایت، مردم متوجه شدند که فقر و قحطی و بحران اقتصادی به‌وجود آمده نتیجه ناکارآمدی سیاست ‌مدارانی است که در رأس تصمیمات هستند.

چگونگی تجلیل از هشت مارچ در گوشه و کنار جهان

در بسیاری از کشور‌ها این روز تعطیل رسمی است. از جمله در روسیه که سه چهار روز پیش و بعد از ۸ مارچ بازار گل‌فروشی‌ها پررنگ است.

در چین، به توصیه‌ی شورای دولتی خیلی از زنان می‌توانند این روز را نیمه‌وقت کار کنند البته خیلی از کارفرمایان هم نصف روز مرخصی به کارکنان زن خود نمی‌دهند.

در ایتالیا، روز جهانی زن، یا “لا فِستا دِلا دونا” با هدیه دادن شاخه‌ای گل میموزا گرامی داشته می‌شود. منشاء این رسم روشن نیست؛ اما باور این است که از رم و پس از جنگ جهانی دوم شروع شده است.

در آمریکا، ماه مارچ ماه تاریخ‌ساز زنان است. هر سال به افتخار دستاور‌د‌های زنان آمریکایی، رئیس‌جمهوری بیانیه‌ای صادر می‌کند.

زنان از سراسر جهان همه ساله با هشتگ‌های که حاوی پیام‌های آنان است، کارزارهای را در شبکه‌های اجتماعی راه‌اندازی می‌کنند.

در چند سال گذشته جنبش‌های زنان به‌رشد بی‌سابقه‌ای رسیده‌اند. در ماه اکتبر ۲۰۱۷، میلیون‌ها زن در جهان با هشتگ #MeToo در شبکه‌های اجتماعی آشکارا از تجربه‌های آزار و اذیت‌های جنسی گفتند و رواج گسترده‌ای آن را در جهان افشا و محکوم کردند.

در سال ۲۰۱۸، هشتگ #MeToo در سراسر جهان گسترش پیدا کرد و کشورهایی مثل هند، فرانسه، چین و کره‌ی جنوبی با درخواست تغییر رویه در جهان، به این کارزار پیوستند. در ایالات متحده، تعداد زنان انتخاب‌شده در انتخابات میان‌دوره‌ای بی‌سابقه بوده است.

سال گذشته پس از یک همه‌پرسی در ایرلند شمالی، سقط جنین قانونی شد. امسال نیز فرانسه حق سقط جنین در فرانسه را رسمی کرد. هم‌چنین قانون چگونگی پوشش و رفتار زنان در مجامع عمومی سودان لغو شد.

اما در افغانستان

زنان در این کشور با نابرابری‌های زیاد مواجه‌اند. در بسیاری موارد آنان با مشت‌های نادانی از سوی مردان خانواده‌ها و صورت کبود مواجه می‌شوند. در جامعه‌ی سنتی افغانستان، دختران به ندرت حق انتخاب همسر، صحبت در مورد پیریود و مطالبه‌ی حقوق شان را دارند. 

در افغانستان هنوز هم آزمایش اهانت‌بار بکارت انجام می‌شود. ازدواج‌های زیر سن و کودک همسری یکی دیگر از رسوم ناپسند مردم این کشور است که هنوز متوقف نشده است.

روزگار زن افغانستانی، روزگاری است که دادگاه فرزند را به پدر معتاد می‌دهد؛ اما به مادر نه‌. این حق و سرپرستی حتا به کاکا و پدر بزرگ سپرده می‌شود اما زن نقشی در آن ندارد. زنان در افغانستان، حتا حق جدا شدن مشروط را ندارد. 

در بیست سال پسین (بعد از ۲۰۰۱) زنان به‌طور نسبی توانسته‌اند که حضور چشم‌گیری در اجتماع داشته باشند. آنان حق رآی و مشارکت سیاسی را دریافت کردند. ریاست امور زنان، جهت رسیدگی به چالش‌های زنان ایجاد شد. امأ پس از روی‌کار آمدن مجدد طالبان بر افغانستان، زنان از تمامی حقوق اولیه‌ی شان از جمله حق آموزش و اشتغال منع شدند. 

در این میان، جنبش‌های مختلف و متعدد اعتراضی برای هم‌صدای و هم‌سوی از حقوق زنان در داخل و خارج از کشور شکل گرفت. پاسخ طالبان به این صداها جزء تحقیر، شکنجه و بازداشت چیزی دیگری نبوده است. اما زنان در این کشور سکوت نکرده و امروز، به مناسب هشت مارچ، فراخوان‌های متعددی را در شبکه‌های اجتماعی برای بلند کردن صدای زنان افغانستانی راه‌اندازی کرده‌اند. آنان با یک صدا خواستار به رسمیت‌شناسی آپارتاید جنسیتی در افغانستان هستند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا