«آیا طالبان میتوانند به سازمان ملل بپیوندند؟ باید به “آپارتاید جنسیتی” خود پایان دهند»
لیدا بارز
در پیوند به گزارش سینیرلی اوغلو، یکی از استادان بالینی در مرکز امور جهانی دانشگاه نیویورک تحت یک مقالهی تحلیلی واکنش نشان داد. در این مقاله آمده است که اگر طالبان میخواهند با سازمان ملل تعامل کنند؛ باید به «آپارتاید جنسیتی» در افغانستان پایان بدهند.
آن ماری گوتز استاد بالینی در مرکز امور جهانی (NYU) دانشگاه نیویورک در دانشکده مطالعات حرفهای است. وی در گذشته مدیر بخش صلح و امنیت زنان سازمان ملل و نویسنده هفت کتاب در زمینه جنسیت و سیاست در کشورهای در حال توسعه است.
گوتز در این مقاله به موضوعات زنان در افغانستان پرداخته است. از جمله منع تحصیل دختران نوجوان پس از اگوست ۲۰۲۱، وی با اشاره به گزارش ارایه شده به سازمان ملل متحد و بحران بشری در افغانستان میگوید؛ طالبان خواستار لغو فشارها بالای آنان، رفع انجماد ذخایر ارزی و سپردن کرسی افغانستان در سازمان ملل متحد به این گروه استند ولی مشکل اصلی فرا راه طالبان را موضوع زنان و دختران به ویژه برابری جنسیتی میداند.
در همین حال میگوید؛ افغانستان در یک بحران انسانی عمیق پس از اگوست ۲۰۲۱ قرار دارد و منزوی کردن رژیم یک گزینه در توصیهها نیست.
در این مقاله به روابط افغانستان با کشورها اشاره کرده اضافه میکند؛ کشورهای همسایه نیز خواهان تعامل با طالبان در زمینه مبارزه با تروریسم، مبارزه با مواد مخدر و معدن و تجارت هستند. اما وی امیدوار است کشورها برای چنین مشارکتی با طالبان کمک کند تا از «استبداد زن ستیزانه» خود عبور کنند.
گوتز با اشاره به موضوع زنان در افغانستان نوشته است؛ افغانستان خانه بدترین بحران حقوق زنان در جهان است. وی میگوید؛ هدف بیشتر فرمانهای طالبان ۵۴ مورد از ۸۰ مورد کلی سلب حقوق اولیه مدنی و سیاسی زنان و دختران از جمله ممنوعیت ازدواج اجباری و حمایت از حق ارث زنان بیوه یاد شده است. این نویسنده میگوید؛ این فرمان در محاکم به خوبی اجرا نمیشود. در این مقاله از فرمان دیگر طالبان، که تمرکز بر ممنوعیت دختران نوجوان از آموزشگاه، و منع کار زنان است، یاد شده است.
گوتز با اشاره به فرمان طالبان بر محدود ساختن زنان نوشت؛ زنان نمیتوانند در هیئت مدیره شرکتها بنشینند و برای هیچ سازمان غیرانتفاعی که تأسیس کردند چک امضا کنند. آنها نمیتوانند بدون همراهی مرد (محرم) فراتر از درب منزل قدم بردارند. موردی که به گفته وی در گزارش سینیرلی اوغلو به ماهیت و پیامدهای خشونت آمیز آن اشاره نشده است.
افزایش کودکهمسری و خشونت کلی علیه زنان، بحران سلامت روان، افزایش نرخ خودکشی، خشونتخانگی، بحران زنان در مهاجرت موارد دیگری از زنان افغانستانی است که در این مقاله به عنوان یک امر «ویرانگر و اصلاح پذیر اجتماعی» یاد شده است.
به باور گوتز در این مقاله تحلیلی، گزارش سینیرلی اوغلو، بحث شدید جهانی را در مورد اینکه آیا لغو حقوق زنان توسط طالبان «آپارتاید جنسیتی» است، نادیده میگیرد. این اصطلاح به زنستیزی ساختاری طالبان اشاره دارد که زیر سلطه زنان را به یک کارکرد و هدف اصلی دولت تبدیل میکند. درست مانند آپارتاید نژادی، این ستم شامل تفکیک فضایی است. نیمی از جمعیت نمیتوانند به طور کامل در ملاء عام قابل مشاهده باشند.
گوتز در مقالهی خود از گزارش سینیرلی اوغلو میگوید؛ این گزارش از طالبان میخواهد که به تعهدات افغانستان تحت معاهدات بینالمللی حقوق بشر عمل کند. انتظارات که طالبان از این قانون پیروی کنند، با توجه به سختگیری آنها در برابری جنسیتی، غیرواقعی به نظر میرسد. با این حال، یک بند در این گزارش میگوید که طالبان میتوانند «اقدامات با حسن نیت» را برای نشان دادن چنین تلاشهایی انجام دهند. هیچ تقاضایی برای لغو احکام زن ستیز وجود ندارد. این میتواند به طالبان فرصت دهد تا حرکات نمادین «خوب نیت» را جایگزین اقدامات جدی کند، مانند ایجاد فضاهای کنترل شده برای تعداد محدودی از مدرسه دختران یا کار زنان بدون اجازه دادن به زنان برای داشتن صدای سیاسی یا استقلال مالی.
گوتز اظهار داشت؛ طالبان میدانند که میتوانند در برابر فشار جهانی بر حقوق بشر، به ویژه حقوق زنان، مقاومت کنند. علیرغم تعهد رسمی سازمان ملل به برابری جنسیتی، نه این سازمان و نه بیشتر کشورها، و نه حتی آنهایی که مدعی پیروی از «سیاست خارجی فمینیستی» هستند، احتمالا اجازه نمیدهند که حقوق زنان در تعامل حتی محدود با طالبان دخالت کند.
وی خاطرنشان کرد که گزارش سینیرلی اوغلو با طفره رفتن از توضیح صریح آپارتاید جنسیتی که در افغانستان اعمال میشود، هیچ لطفی به خود نمیکند.
گوتز با انتقاد از آپارتاید جنسیتی در افغانستان نوشت؛ با توجه به اینکه مجمع عمومی سازمان ملل آفریقای جنوبی را (در سال ۱۹۷۴) به دلیل تنفر جهانی با سیاست آپارتاید نژادی خود به حالت تعلیق درآورد، چرا این مجمع به رژیمی که آپارتاید جنسیتی را اعمال میکند، عضویت اعطا میکند؟
این مدافع حقوق زن همچنان اظهار داشت؛ حقوق زنان موضوع کوچکی نیست، اما گزارش کم در این ارزیابی در مورد زن ستیزی طالبان نشانه آن است که چنین حقوقی به عنوان یک ناراحتی در مسیر تعامل با طالبان تلقی میشود.
گوتز افزود؛ این گزارش با پیشنهاداتی در مورد چگونگی تعامل جامعه بین المللی با طالبان، از جمله پیگیری گفتگو از طریق نمایندگان ملی موجود در مورد افغانستان، پایان مییابد. ایجاد یک گروه تماس بین المللی کوچک؛ و تعیین نماینده ویژه سازمان ملل برای افغانستان. در پاسخ به این توصیهها، یک گروه غیردولتی که به دختران افغان آموزش آنلاین ارائه میکند، به نام دختران در مسیر تغییر، میخواهند که گروه تماس و فرستاده باید افرادی با “پیشینه قوی” در زمینه حقوق بشر، به ویژه حقوق زنان باشند. و نباید با افغانستان یا هیچ گروهی در افغانستان رابطه و رابطه قبلی داشته باشد.
با این حال گوتز اضافه میکند که اگر چنین رویکردهایی دنبال شود، کشورهای شرکت کننده باید متعهد شوند که نه تنها تمام نمایندگان آنان در چنین مجامعی زن باشند بلکه نماینده ویژه سازمان ملل باید یک زن باشد. اگر جامعه جهانی نتواند موازین حقوق زنان را اجرا کند، پس باید نشان دهد که معیارهای خود را در تعامل با طالبان کمرنگ نخواهد کرد.
وی الگوی فرستادن هیاتهای مردانه توسط برخی کشورها را نشاندهنده تبعیت – حتی مماشات – با طالبان میداند. و میگوید که طالبان خود را به عنوان عوامل «استعمار زدایی» معرفی کردند از این طریق ناظران را تشویق میکنند تا قضاوت درباره «پدرسالاری افراطی» خود را به دلیل نسبیت فرهنگی «نابجا» به حالت تعلیق درآورند. به باور این نویسنده زن؛ اگر کمک کنندگان، شورای امنیت و دبیرخانه سازمان ملل متحد به طور مداوم با رفتار طالبان با زنان مخالفت نکنند، هرگز تغییر نخواهند کرد.
گزارش که توسط فریدون سینیرلی اوغلو، سفیر سابق ترکیه تهیه شده بود، قرار است در مورد آن در نشست شورای امنیت در ماه دسامبر ۲۰۲۳، تصمیم گرفته شود. این تصمیم سازمان ملل متحد شرایط را برای تعامل سازمانهای جهانی از جمله شورای امنیت با طالبان تعیین میکند.