دروازه‌های بسته‌ی موسسات؛ روایت‌های تلخ زنان خانه‌نشین

در یکی از کلنیک‌ها کنار گلناز نشسته هستم، او در حالی که به تابلوی روبروی خود خیره شده؛ با ناخن‌های انگشت‌های دست خود بازی می‌کند.

پس از سه ماه درمان در این کلنیک روانی، هنوز هم اثرات اختلال‌های روانی را می‌توان روی چهره‌ی وی مشاهده کرد.

گلناز ۳۵ سال دارد، او فارغ رشته‌ی ادبیات دانشگاه هرات است و یک دهه از عمر خود را صرف کار با موسسات کرده است. می‌گوید که تحمل این بیکاری از سوی طالبان برای وی طاقت فرسا است.

وی بیان می‌دارد که نگران آینده‌ی کاری خود است و او فعلا نمی‌تواند به دلیل مشکلات و اختلالات روانی که به وی ایجاد شده، به زنده‌گی شخصی خود رسیده‌گی کند.

“زنده‌گی من کلا دگرگون شده، خصوصا از روزی که بیکار شدم و نمی‌توانم کار بکنم، خوب شاید این موضوع برای همه صدق کند اما واقعا ادامه دادن زنده‌گی برای من سخت شده است.”

به‌ گفته‌ی گلناز پس از ممنوعیت کار زنان در موسسات از سوی طالبان، او دچار اختلالات روانی شدید شده که برای امیدوار شدن به زنده‌گی نیاز به درمان طولانی مدت دارد.

“من که زیاد نمی‌دانم که نوع اختلال من چه است اما داکتر گفته که تو را افسرده‌گی گرفته است و باید خیلی خوب تداوی شوی خوب چکار باید انجام بدم وقتی که می‌بینم بیکارم و نمی‌توانم کاری انجام بدهم، این فکر هر روز من را دیوانه‌تر می‌کند.”

گلناز مادر چهار کودک است و شوهر گلناز دکاندار است اما وی می‌گوید که درامد شوهر وی کفاف خانواده‌ی شش نفری را نمی‌دهد.

“خودم که کار می‌کردم خیلی خوب بود در کنار شوهر خود می‌توانستم بازوی خوبی باشم اما از روزی که خانه‌نشین شدم واقعا ناراحت‌ام و نگران‌ام. تمام دغدغه‌ی من شده شکم گرسنه‌ی اولادهای من که روزانه وقتی می‌بینم نمی‌توانم خیلی از چیزها را برای آنان فراهم کنم، ناراحت می‌شوم.”

 کلنیکی که گلناز در هفته یکبار به آنجا مراجعه می‌کند؛ زنان زیادی چون خود گلناز نزد این مشاورین میایند و به گفته‌ی خود گلناز تمام این زنان، از درد محدودیت‌ها و محرومیت‌ها شاکی هستند.

مشاور صحت روان گلناز؛ صحت او را خوب توصیف می‌کند اما بیان می‌دارد که اگر گلناز و زنان دیگر هم‌چون او درمان نشوند؛ بیماری‌های آنان پیشرفت کرده و ممکن است حتا دست به خودکشی‌های خطرناک بزنند.

نوبت به گلناز برای مراجعه نزد مشاور رسیده است، او از هفته‌ی که گذشتانده به مشاور خود قصه می‌کند.

“فعلا وضعیتم خوب است اما باز هم تاهنوز کارهای غیر نرمالی انجام میدهم، مثلا خیلی با خانواده و شوهرم دعوا می‌کنم دوست دارم که به خودم آسیب بزنم، فکر می‌کنم به خودم که آسیب بزنم راحت می‌شوم.”

از مشاور گلناز؛ داکتر صابره یوسفی مشاور و روان‌درمان در یکی از کلنیک‌های خصوصی هرات هم‌چنان از بیماری این گلناز می‌پرسم او برای من توصیف می‌کند که بیماری گلناز یک نوع بیماری به نام «مازوخیسم» است که در آینده‌های نه چندان دور ممکن است که گلناز دست به خودکشی بزند.

داکتر یوسفی بیان می‌دارد که عمده‌ترین دلیل مبتلا شدن به این بیماری، بیکاری می‌باشد.

«افراد تحت فشار قرار می‌گیرند حالا فرقی نمی‌کند که از در مکتب یا محل کار باشد، یا هم گاهی آزار و اذیت‌های  قرار گرفتن، نگرانی زیاد راجع به پول یا اوضاع اقتصادی، مسایل جنسی، سر درگمی از آینده که این‌ها همه باعث اضطراب و افسرده‌گی می‌شود و در نهایت فرد را مبتلا به اختلالات روانی مانند آسیب زدن به خود می‌کند.»

پس از گلناز، شریفه یک تن دیگر از مراجعه‌کننده‌گان است او نیز در فرمان اخیر طالبان در مورد ممنوعیت کار زنان بیکار شده است.

شریفه نیز یک دهه از عمر خود را صرف کار با مووسسات کرده بود، او که فعلا مانند صدها زن دیگر‌ بیکار است، از مشکلات روحی و روانی رنج می‌برد.

«از این‌که فعلا بیکار هستم و نمی‌توانم کار کنم بی‌نهایت نگران و ناراحت هستم، گاهی فکر می‌کنم که از این بیکاری مردن بهتر است اما چاره چه است، نه حکومت ما را دوست دارد نه هم جامعه جهانی کاری می‌کند.»

شریفه از جامعه‌ی جهانی خواستار حمایت زنان افغانستانی شد تا این که زنان را اجازه‌ی کار و تحصیل را بدهند.

«فقط مسوول اصلی جامعه‌ی جهانی است، جامعه‌ی جهانی فعلا از همه حمایت می‌کند جز زنان افغان حتا از طالب حمایت می‌کند اما از زنان افغان نه.»

شریفه در ادامه بیان می‌دارد که در کنار مشکلات روحی او، خانواده‌ی وی نیز بر او فشار زیادی وارد می‌کنند.

«من فعلا خیلی تحت فشار هستم و  گاهی با آنان دعوای لفظی می‌کنم، حتا یکبار با خشو خود که دعوا کردم، شوهرم سرم دست بالا کرد.»

افزایش خشونت‌های خانواده‌گی بر زنان

فشارهای روانی بر زنان در جامعه افغانستانی از گذشته نیز به دلیل فقر و وضعیت اقتصادی، پایین بودن سطح دانش، سنت‌های قومی و خشونت‌های خانوادگی وجود داشته است که با تسلط دوباره طالبان این مشکل را بر زنان دوچند کرده است به علاوه طالبان در اولین روزهای حکومت خود تمام نهادهای حامی زنان را مسدود و ریاست امور زنان را نیز تبدیل به اداره‌ی امر به معروف و نهی از منکر کرده است.

علاوه بر افزایش فقر و بیکاری در بین زنان، خشونت در اثر فقر نیز افزایش یافته است. زنان افغانستانی بیان می‌دارند که پس از تسلط دوباره‌ی طالبان و با بدتر شدن اوضاع اقتصادی حتا در درون خانه‌های‌شان مورد خشونت‌های لفظی و گاهی هم فیزیکی قرار گرفته‌ و می‌گیرند.

رعنا رحیمی، تا قبل از به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان، قابله بود. اکنون خانه‌نشین شده است.

او می‌گوید: «وقتی که خودم کار می‌کردم و شوهرم نیز مصروف کار بود زنده گی ما خوب بود. اما با تغییر نظام کار مان را از دست دادم زنده‌گی خود را از دست و قرض‌دار شدم و به این دلیل با انواع آزار و اذیت مواجه هستیم گاهی از سوی شوهر و گاهی از سوی خسرانم.»

او بیان می‌دارد که این خشونت‌ها گاهی از سوی شوهر وی فیزیکی می‌باشد.

«اگر بگویم چندین بار دست روی من بالا کرده، اغراق نکردم چون از بس عصبی است و من حتا جرات نمی کنم چیزی بپرسم که چه شده.»

حمیده رسولی مانند رعنا چنین مشکلی دارد او نیز از سوی خانواده‌ی خود مورد خشونت قرار می‌گیرد.

او بیان داشت که با خانواده‌ی خسران خود زنده‌گی می‌کند و او مجبور بود که در ماه نیمی از خرج آنام را حمیده بدهد.

«خوب خشونت‌ها زیاد بود، از جمله لفظی که چون بیکار بودم من را بخاطری خرج خانه اذیت می‌کردند.»

حمیده در حکومت قبلی مدیر اجرایی یکی از ادارات دولتی بود و با یک معاش خوب او کار می‌کرد، اما پس از دستور طالبان وی با تعدادی دیگری از زنان از کار اصلی خود منفک شدند.

«هستند خانم‌های که حالا که خانه‌نشین شدند برای آنان معاش میاید اما من را کلا منفک کردند و این موضوع خیلی برایم درد اور است چون تحت فشار هستم حتا یک روز خسر من سرم دست بالا کرد.»

این در حالی‌ست که طالبان در اخرین محدودیت کاری زنان، در ماه سرطان سال جاری دستور بسته کردن دروازه‌های آرایشگاه‌ها را بر تمام آرایشگران دادند که بر اساس آمار مسوولا اتاق پیشه‌وران در کابل، می‌گویند که با تطبیق این فرمان، ۱۲ هزار آرایشگاه زنانه در افغانستان مسدود و بیش از پنجاه هزار تن از زنان بیکار خواهند شد که این موضوع واکنشی‌های زیادی را ایجاد کرد.

هیئت معاونت سازمان ملل متحد (یوناما) در افغانستان خواستار لغو فرمان بستن آرایشگاه‌های زنانه از سوی طالبان شده است. یوناما گفته که این‌ کار بر اقتصاد افغانستان تاثیر منفی می‌گذارد.

در بخشی از این درخواست یوناما آمده است: «یوناما از مقامات حاکم می‌خواهد که فرمان بسته نمودن آرایشگاه‌ها را پس بگیرند. این محدودیت جدید بر حقوق زنان تاثیرات منفی را بر اقتصاد خواهد گذاشت و با حمایت‌های اعلان شده از کارآفرینی زنان در تضاد قرار دارد. یوناما با طرف‌های دخیل در تماس است و کوشش می‌کند که این محدودیت‌ها متوقف گردند.»

این در حالی‌ست که در حال حاضر آمار مشخصی وجود ندارد تا نشان بدهد که پس از به قدرت رسیدن دوباره‌ی طالبان چند درصد از زنان بیکار شدند اما بر اساس گزارش سازمان بین‌المللی کار، اشتغال زنان در ربع چهارم سال ۲۰۲۲ در مقایسه با ربع دوم سال ۲۰۲۱، ۲۵ درصد کاهش یافته است و علاوه بر این بر اساس آمارهای نهاد های صحی، از زمان بیکار شدن زنان آمار بیماری‌های روحی و روانی بین زنان افزایش یافته که برخی از این بیماران یا اقدام به خودکشی می‌کنند یا هم به خودکشی فکر می‌کنند که از دیدگاه مشاوران و روانشناسان، از زمان روی کار آمدن طالبان در افغانستان، آمار بیماری‌های روانی در بین زنان افزایش یافته است که حداقل در ماه حدود دوصد زن و دختر محروم از کار و تحصیل نزد مشاورین مراجعه می‌کنند که این آمار نسبت به گذشته حداقل چهار برابر شده است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا