مرجان وفا برندهی خبرنگار سال: یا مانع را بردارید یا آن را بپذیرید
مرجان وفا برندهی جایزهی خبرنگار سال ۱۴۰۱ از سوی مرکز خبرنگاران افغانستان شد.
وی دانش آموختهی رشتهی روزنامهنگاری دانشگاه هرات است.
خانم وفا از پنج سال بدین سو در رسانه های محلی در هرات مصروف فعالیت روزنامهنگاری است.
خبرگزاری بانوان افغانستان در رابطه به چگونگی اخذ جایزهی خبرنگار سال و فعالیتهایش با وی گفتگو یی را ترتیب داده که در ادامه میخوانید.
از چه زمانی آغاز به فعالیت روزنامهنگاری کردید؟
از سال ۱۳۹۶، زمانی که وارد دانشکدهی روزنامهنگاری دانشگاه هرات شدم همزمان با آن در سالهای دانشجویی خود کارم را از رادیو صدای جوان آغاز کردم و به عنوان گزارشگر و همچنان ادیتور صدا به آنجا کار کردم. بعد از آن؛ وارد رادیو مژده شدم و مدت یک سال به عنوان گزارشگر، ادیتور صدا و همچنان عکاس کار کردم. بعد از پایان مدت کارم در رادیو مژده؛ با رادیو نوروز به مدت یک سال به عنوان گزارشگر، خبرنگار و همچنان ادیتور صدا کار کردم.
بعد اینکه کارم در رادیو نوروز تمام شد، در خبرگزاری بانوان شروع به کار کردم و مدتی را آنجا سپری کردم. در مدتی که در این رسانهها کار کرده بودم، موفق شده بودم که گزارشهای در مورد زنان، کودکان، حادثات روز تهیه کنم.
پس از تغییر رژیم، حدودن هشت ماه بیکار بودم و سپس در رادیو کلید شروع به کار کردهام و تا حال به کارم ادامه میدهم در این مدت توانستهام که گزارشاتی را مورد زنان، کودکان، موضوعات روز و همچنان گزارشاتی در بخشهای مختلف تحقیقی داشته باشم.
زمانی که آغاز به کار خبرنگاری کردید چه کسانی از شما حمایت کردند؟
راستش را بخواهید پس از تغییر رژیم همه هراس داشتند و خانوادهام نیز از جمله کسانی بودند که رأی نمیدادند که در این شرایط کار کنم اما خوشبختانه توانستم که خانوادهام را قناعت بدهم، چون نمیتوانستم بیکار بنشینم، واقعا برای من سخت بود و دردی که در این هشت ماه کشیدم، نمیتوانم به زبان بیان کنم.
در کنار خانواده، تمام دوستان روزنامهنگار از من حمایت کردند و جای که تنها بودم آنان همیشه مانند کوه به پشت من بودند.
چه چیزی در کار روزنامهنگاری است که شما را مشتاق به کار میکند؟
اینکه زندهگی یک ژورنالیست یا روزنامهنگار در گذر ثانیههاست، ماجراجویی در زندهگی یک روزنامهنگار این همه باعث میشود که خودم را درگیر این شغل پر استرس کنم و من ذاتن انسانی هستم که ریسک و استرس را دوست دارم.
تاکنون چه دستآوردهایی در حوزهی کار روزنامهنگاری داشتهاید؟
گرچه نمیشود گفت اینها دستآوردهای بزرگیست اما در شرایط فعلی که همه از من حمایت میکنند، همینکه کار میکنم، فکر میکنم یک دستآوردیست.
در کنار این یکی از عکسهای من در نمایشگاه ایتالیا به نمایش رفت.
نمیدانم شاید این دومی به عنوان دستآورد به خیلی از دوستان شمرده نشود، اما پس از اینکه در این دوره شروع به کار کردم، تعداد خانمهای روزنامهنگار اندک بود و او تعدادی که کار میکردند خیلی کم به ساحه نمیرفتند برای من خیلی سخت بود که تنهایی کار کنم اما در کنار این تنهایی توانستم که معاون یک کمیتهی شوم که متشکل از مقامات دولتی استند و این برای من بهترین دستآورد است و در نهایت پس از اشتراک در دهمین دور خبرنگار سال، در سال جاری به عنوان خبرنگار سال ۱۴۰۱ با دو تن دیگر از هممسلکانم خبرنگار سال شدم.
در این مدت چند سال کار، خاطرات خوب و بد تان از کار خبرنگاری چیست؟
من چهار سال در دورهی پیشین کار کردم و یک سال هم در این دوره، خاطرات خوب و بد زیاد است اما بدترین خاطرهام تبعیض در دسترسی به اطلاعات بوده که در حکومت پیشین هم ما به این مشکل روبرو بودیم و حالا هم نیز روبرو هستیم، این مورد باعث میشود که گاهی به عنوان یک زن احساس منفور بودن را کنیم و احساس تحقیر را کنیم.
اگر از بهترین خاطرات یاد کنم، برگزیده شدن به عنوان خبرنگار سال ۱۴۰۱ است، این واقعا برای من بزرگترین افتخار است.
گفتید که به حیث معاون کمیتهی مصوونیت خبرنگاران حوزهی غرب نیز فعالیت میکنید، در مورد فعالیت های خود در این کمیته بگویید.
طوری که پیشتر گفتم، این کمیته متشکل از خبرنگاران و مقامهای حکومتی است که من به عنوان معاون در این کمیته فعالیت میکنم، پس از روی کار آمدن حکومت جدید در کشور تعداد زیادی از رسانهها به مشکلات اقتصادی مواجه شدند و شماری نیز سقوط کردند، فعلا در تلاش پیدا کردن حمایت مالی برای رسانهها هستیم و همچنان ما میخواهیم که بانوان روزنامهنگار و فعال رسانهی را در رسانهها زیاد کنیم، روی این موارد ما تلاشهای فروانی کردیم و جلسات متفاوتی با سازمانهای خارجی نیز داشتیم که انشالله در سال جاری (۱۴۰۲) ما برنامههای متفاوتی داریم که امیدواریم نتیجه بدهد.
پس از سقوط نظام و تحولات به عنوان یک بانوی روزنامهنگار، چه چالشهایی فرا راه تان بوده است؟
بزرگترین چالش من تنهایی من بود، اینکه تنها بودم و
در جلسات یک خانم بین دهها آقا ایستاد بودم و منتظر بودم که منابعام را تکمیل کنم و برم گزارش خود را بنویسم، پس از این مشکلات تبعیض در دسترسی به اطلاعات که واقعا این مورد رنجام میداد و گاها بخاطری این مورد گزارشاتام نیمه میماند یا هم مجبور به صرف نظر از گزارش میشدم.
شرایط فعلی را برای کار بانوان روزنامهنگار چگونه میبینید؟
شرایط کاری را برای بانوان روزنامهنگار تنگتر نسبت به قبل میبینم، یعنی اگر چنین پیش برود، من فکر میکنم در سالهای آینده ما دیگر بانوی روزنامهنگار در هرات یا حوزهی غرب نخواهیم داشت.
یکی از دلایل این نگرانی وضعیت بد اقتصادی رسانهها است که ما در تلاش رفع این موضوع هستیم و مورد دیگر افزایش محدودیتها برای زنان است که این موارد زنان را دلسرد از کار میکند.
به عنوان آخرین سوال، خواست تان از حکومت طالبان برای روزنامهنگاران و مشخصا بانوان روزنامهنگار چیست؟
خواست من از مسوولان این است که بانوان روزنامهنگار را حمایت کنند، زنان چراغ خانه و جامعه هستند، در روشن نگهداشتن این چراغ همکاری کنند، اگر وضعیت چنین باشد و ما حامی نداشته باشیم، واقعا دیگر این شغل نیز برای زنان در آیندههای نهچندان دور تابو خواهد شد و ما دیگر زنی که درد زن دیگر را صدا بزند نخواهیم داشت.