زنان در کجای مذاکرات صلح؟

گرهی کور صلح افغانستان، گشوده شد. نهمین دور گفتوگوهای تاریخی صلح بین آمریکا و طالبان به پایان رسید. فرستاده ویژه آمریکا بیشتر از هر زمانی امیدوارد به نظر میرسد، زلمی خلیلزاد در تازهترین گفتههایش، آمدن دوباره امارت اسلامی را خط سرخ آمریکا در مذاکرات صلح خواند و گفت، آمریکا بر سر سه موضوع، سیستم نظام، قوانین نظام و سیستم تشکیلات نظام براساس کمیت و کیفیت باطالبان به توافق رسیده است. از فراز مذاکرات آمریکا و طالبان به نظر میرسد که آمریکا پذیرفته است که طالبان جزئی از نظام سیاسی افغانستان باشند، سفیر خلیلزاد وارد کابل شد و سندی را که قرار است طالبان با آمریکا امضا کند در اختیار رهبران حکومت وحدت ملی قرار داده است انتظار میرود که در روزهای آینده رهبران حکومت وحدت ملی موضع خودشان را در مورد آن روشن کنند. موضع زنان اما در این میان چیست؟ آیا تضمینی وجود دارد که اگر به طالبان در حکومت افغانستان سهم داده شود وضعیت زنان همینگونه باقی بماند، یا اینکه این صلح، دایمی و پایدار خواهد بود؟ در ادامه به پاسخ این پرسشها خواهم پرداخت.
مثل این روزها، ۲۳ سال پیش نیز طالبان سرخط اصلی رسانهها بود. گروهی با پرچم سفید که خود را امارت اسلامی میخواند، یکی پی دیگر ولایتهای افغانستان را زیر حاکمیت خود در میآورد. دیری نگذشت که تقریباً بر کل افغانستان مسلط شد.از همین زمان دامن سیاهی هم نیز شروع به بازشدن کرد. این سیاهی همه جا را فراگرفت. اما سرنوشت زنان سیاهتر از هر چیزی دیگری شد. دروازههای مکتبها و دانشگاهها به روی زنان بسته شد. در شش سال امارت طالبان در افغانستان، زنان نه تنها که حق تحصیل و کار در ادارات را نداشتند که حتی نمیتوانستند بدون همراه شرعی ازخانه بیرون شوند. زنان افغانستانی در این دوره از همهی حقوق فردی و اجتماعی محروم بودند. اجرای احکامی چون سنگسار، تازیانه زدن و پوشش اجباری در ملاءعام به وحشت شرایط زنان در آن زمان افزوده بود.
بعد از سال۲۰۰۱م، فصل تازهای در زندگی زنان افغانستانی رقم خورد. با کمک و همیاری جامعه بینالملل، بهویژه ایالات متحده امریکا، وضعیت زنان رو به تحول گرایید، با الهام از نظام حقوقی بینالملل و رویکرد غالب جهانی در زمینهی حقوق زنان هزینههای فراوانی اختصاص یافت و فرصت شهروند بودن به زنان داده شد. زنان در داخل و خارج کشور شروع کردن به تحصیل و فعالیتهای سیاسی، مدنی و اجتماعی. زنانی خود را نامزد مقامِ ریاستجمهوری کردند. زنانی وزیر شدند و خیلیها به مجلس نمایندگان کشور راه یافتند.
حالا که هجده سال از آغاز فصل دههی دموکراسی گذشته است، فصلی که با هیجان و اشتیاق تمام آغاز یافت، بیم توقف آن میرود، با داغ شدن بحث مذاکرات صلح، بسیاری از جمله زنان در افغانستان با یادآوری خاطرات دوران حکومت طالبان، ابراز نگرانی میکنند نگرانی زنان از سر چیست؟
در نگاه نخست دو دلیل برجسته به نظر میرسد.
یکم- نمایندگان طالبان در مذاکرات صلح گفتند که حقوق زنان، آزادیهای مدنی و آزادی بیان را بر اساس قوانین و مطابق به «اصول اسلامی» میپذیرند آیا خوانش طالبان از اصول و قوانین اسلامی مطابق به تفسیری است که در زمان حاکمیت شان به آن باور داشتند و اجرا کردند؟
از سوی دیگر زلمی خلیلزاد، در تازهترین اظهاراتاش گفت، طالبان امروزی، طالبان گذشته نیستند، ذهنیت آنان تغییر کرده و از اشتباهاتشان پند گرفتهاند، این صحبتها در حالی مطرح میشود که به تازهگی سید اکبر آغا، یکی از فرماندهان پیشین طالبان در صحبت با یکی از رسانههای دیداری گفت که «زنان ناقصالعقل و ناقصالدین هستند.» بناً زنان حق دارند که نگران باشند، زیرا زنان جایگاه شان را در اندیشهی طالب میدانند، یعنی زن تاریکتر از هر سیاهی.
دوم- اگر چه در هجده سال پسین زندگی زنان فراز و فرودهای فراوانی داشته است، زنان نگران هستند که ممکن آزادی و دستاوردهایی که پس از سال 2001م به آن دست یافتهاند در نتیجهی گفتوگوهای صلح از دست دهند.
بنابر این؛ انتظار زنان افغانستان از طرفهای روند مذاکرات صلح افغانستان این است که نباید حقوق و دستاوردهای زنان را نادیده بگیرند.
ضیاگل عظیمی